اخلاقى راه درمان را نیز نشان داده است؛ اما در آغاز اقدام به جلوگیرى ازپیدايش و رشد ناھنجاريھاى اخلاقى مىكند و ھمواره پیشگیرى آسانتر و بھتر از
درمان بیمارى است.
انسان را با ايمان و عشق به خدا پر مىكند. نتیجه ايمان به خدانیز جز اعمال و صفات نیكو نیست، پس روش قرآن بر اساس توحید خالص و كامل بنا
شده است، توحیدى كه تنھا در اسلام ديده مىشود و ضامن اسلام است.
ايمان چیست؟
است. « تسلیم توأم با اطمینان خاطر » و « گرويدن » ايمان در لغت به معنى
ايمان مربوط به دل و اعتقاد است. چنانكه عدهاى از اعراب باديه نشین، خدمت
پیغمبر اكرم صلى لله علیه و آله آمده، گفتند:
يا رسول لله! ايمان آورديم، آيه نازل شد:« قالَتِ الَْأعْرابُ امَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلكِنْ قُولُوا اسْلَمْنا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْايمانُ فى قُلُوبِكُمْ »
باديه نشینان (به رسول خدا) گفتند ايمان آورديم. (اى پیامبر! به آنان)
بگو: شما ايمان نیاوردهايد و لیكن بگويید اسلام آورديم و ايمان ھنوز در دل شما وارد نشده است.
از اين آيه مىفھمیم كه ايمان در اصطلاح قرآن، واقعیت و حقیقتى مربوط به قلب انسان است نه مربوط به بدن انسان، نه مربوط به پیشانى انسان كه آثار
سجده داشته باشد يا نداشته باشد و نه مربوط به زبان انسان كه ذكر خدا بگويد يا نگويد، بلكه به ريشه اين امور كه يك حالت قلبى، فكرى و اعتقادى است،
ايمانى كه اساسىترين گام در راه اخلاق و معیار تمام ارزشھاى انسانى و حلقه ارتباط انسان با خداست، مجموعهاى از ايمانھاى . مربوط مىشود
« ايمان به غیب » ھماھنگ و پیوسته (به خدا، پیامبران، كتابھاى آسمانى، فرشتگان الھى، روز قیامت و مانند آن) است كه قرآن كريم، ھمه آنھا را در كلمه
خلاصه كرده است، آنجا كه مىفرمايد:
اين ھمان كتابى است كه در آن ھیچ شكى نیست. پرھیز كاران را راھنماست، آنان كه به « ذلِكَ الْكِتابُ لارَيْبَ فیهِ ھُدىً لِلْمُتَّقینَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ »
غیب ايمان دارند.
افراد پرھیزكار كسانى ھستند كه در پرتو ايمان به غیب، به اخلاق و آداب الھى خوگرفتهاند و آن ايمان (به غیب و حقايق نھانى، ايمان به خدا و صفات او، ايمان
به امدادھاى
غیبى و مانند آن) طورى آنان رادگرگون، و مشتاق فضايل انسانى، كمال معنوى و قرب الھى كرده كه به آسانى فرمانبردار فرمانھاى الھى و بزرگان دين
مىشوند. ريشه اين فضايل در روح انسان به امانت نھاده شده و در اخلاق و رفتار او تجلّى مىيابد.
على علیهالسلام مىفرمايد:« أَلْايمانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَإِقْرارٌ بِاللِّسانِ وعَمَلٌ بِاْلَْأرْكانِ »
ايمان شناختى است با قلب، اقرارى است با زبان و عملى است با اندام.
ھمچنین مىفرمايد:« اصْلُ الْايمانِ، حُسْنُ التَّسْلیمِ لِامْرِاللَّهِ
ريشه ايمان، خوب تسلیم شدن در برابر فرمان خداست.
صفحات: 1· 2