الف- احساس عشق و دلگرمى:
كسى كه ايمان به خدا دارد و مىداند تمام كارھايش زير نظر است و ھیچ عملى از او نابود نمىشود و خدا با قیمت بھشت و رضوان، خريدار تلاش اوست و
حتى گاھى بدون تلاش و تنھا به خاطر حُسن نیّت انسان، اجر و پاداش مرحمت مىكند؛ چنین شخصى، در راه كسب فضايل و رسیدن به سعادت و رضاى
. خدا، با عشق و دلگرمى، زندگى مىكند و از اين ھمه تلاش و كوشش، احساس لذّت مىكند.
ب- آرامش روح و جسم:
ايمان مايه آرامش روح و جسم بوده، نگرانى را از انسان دور مىكند.
نگرانى گاھى بر اثر گناھان و لغزشھاى گذشته است كه ايمان به غیب و يادخداى آمرزنده و رحیم، آن را به آرامش تبديل مىكند؛ زيرا او گناھان را بخشیده و
توبه را مىپذيرد.
گاھى ريشه دلھره، احساس تنھايى است كه ايمان به خداى حاضر و ناظر، اين دلھره را به آرامش تبديل مىكند؛ زيرا، او ھمدم انسان بوده، حرفش را
شنیده، كارش را مىبیند و نسبت به او مھربان است. گاھى اضطراب و نگرانى به خاطر احساس پوچى و بى ھدفى است كه ايمان به خداى حكیمى كه در
اين عالم، ھر چیزى را طبق حكمت و براى ھدفى آفريده، اين اضطراب را نیز بر طرف مىكند. گاھى ناراحتى به خاطر آن است كه انسان در راضى كردن ھمه
افراد موفق نشده و ناراحت است كه چرا فلان شخص، يا فلان گروه را از خود رنجانده است، ولى ايمان به اينكه فقط بايد خدا را راضى كرد و عزت و ذلّت به
قرآن كريم اين حقیقت را چنین بیان كرده است: . دست اوست، اين نگرانى را نیز از بین مىبرد
آگاه باشید با ياد خدا دلھا آرام مىشود. « أَلا بِذِكْرِاللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
ج- دورى از رذايل اخلاقى:
كسى كه خود را د رمحضر خدا مىداند، از انحرافات اخلاقى، دورى كرده و دل خود را آماج زشتیھا قرار نمىدھد.
على علیهالسلام مىفرمايد:
مؤمن كسى است كه دلش را از پستى پاك كرده است. « الْمُؤْمِنُ مَنْ طَھَّرَ قَلْبَهُ مِنَ الدَّنِیه.
د- صبر و پايدارى:
34 اھمیت ( چھارمین اثر ايمان، صبر در برابر گرفتاريھا، اطاعت و بندگى و گناه مىباشد. شخص مؤمن در اثر ايمان به خدا و امدادھاى اخلاق اسلامى (ج 1
حسن خلق ص : 33 غیبى ھمچون دژى استوار در برابر ناملايمات زندگى صبر كرده، ايمان خود را حفظ مىكند.
امیرمؤمنان على (ع) فرمود:
صبر، میوه ايمان است. «1» « الصَّبْرُ ثَمَرَةُ الْايمانِ »
براى مثال، در يكى از جنگھاى صدر اسلام، دوازده نفر از سربازان اسلام، اسیر رومیھا شدند و آنان را به مركز كشور، نزد امپراتور بردند. امپراتور درباره شكل و
اخلاق آنان فكر مىكرد كه چگونه با نیروى اندك ھمه جا پیروز مىشوند؟ به آنان گفت: اگر سربازان مرا طورى تربیت كنید كه مثل شما شوند، من در عوض،
حقوق بسیارى به شما خواھم داد.
گفتند: دين ما به ما اجازه نمىدھد كه به شما كمك كنیم و اين آيه را خواندند:
گفت پروردگارا! به وسیله نعمتھايى كه به من عطا كردى، ھرگز پشتیبان گناھكاران نخواھم بود. «2» « قالَ رَبِّ بِما انْعَمْتَ عَلَىَّ فَلَنْ اكُونَ ظَھیراً لِلْمُجْرِمینَ »
امپراتور دستور داد، آنھا را به كلیسا ببرند و دختران زيبا را به آنھا نشان بدھند، (به نمايش بگذارند) اگر به آنان علاقه مند شدند، وعده وصل بدھند، به شرطى
كه پیشنھاد امپراتور را بپذيرند.
آنھا را به كلیسا بردند، چون چشمشان به دختران زيبا افتاد، چشمھا را به زير افكنده، گفتند: اينجا شھوتخانه است، نه پرستشگاه.
به امپراتور خبر دادند كه آنھا به دخترھا، میلى پیدا نكرده، از آنان رو گرداندند. گفت:
به آنھا بگويید: اگر پیشنھاد مرا نپذيريد، شما را مىكشم. ھمه باخوشحالى گفتند: آرزوى ما
كشته شدن در راه خداست؛ زيرا پیغمبر ما فرموده اگر در بستر بمیريد، ممكن است به بھشت برويد و ممكن است نرويد، ولى اگر در راه خدا كشته شويد،
ايمان، اين گونه صبر و مقاومت سربازان اسلام را در برابر ترفندھاى دشمن، شكوفا ساخت و عزّت اسلام و پیروان «1» . بدون شك اھل بھشت خواھید بود
واقعىاش را به نمايش گذاشت.
ه- تحكیم برادرى و روابط اجتماعى:
ايمان روح برادرى را در جامعه ايجاد كرده، پايدارى مىبخشد. مؤمنان بر اثر ايمان، با اخلاق پسنديده، مھربانى و نرمخويى با ھمنوعان خود انس مىگیرند، در
برابر آنان متواضعند، وظايف خود را در برابر آنھا انجام داده، حقوق ھمديگر را محترم مىشمارند.
قرآن كريم مىفرمايد:
به درستى كه، مؤمنان با ھم برادرند. «2» « إِنَّماالْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ »
شھید مطھرى در اين باره مىنويسد:
آن چیزى كه بیش از ھر چیز حق را محترم، عدالت را مقدّس، دلھا را به يكديگر مھربان و اعتماد متقابل را میان افراد بر قرار مىسازد، تقوا و عفاف را تا عمق »
وجدان آدمى نفوذ مىدھد، به ارزشھاى اخلاقى اعتبار مىبخشد، شجاعت مقابله با ستم ايجاد مىكند و ھمه افراد را مانند اعضاى يك پیكر به ھم پیوند
«. مىدھد و متحد مىكند، ايمان مذھبى است
صفحات: 1· 2