آن به فضايل و خصلتھاى اخلاقى، توجه دادن به خود شناسى و در نتیجه، رساندن انسان به كمال و سعادت است.
از اين رو، علم اخلاق يكى از ضرورىترين علوم براى انسان است.
امام كاظم علیهالسلام فرمود:«1» « الْزَمُ الْعِلْمِ لَكَ مادَلَّكَ عَلى صَلاحِ قَلْبِكَ وَاظْھَرَلَكَ فَسادَهُ »
لازمترين علم براى تو آن است كه تو را به پاكسازى دل (وتھذيب نفس) راھنمايى كرده، فساد
آن را براى تو آشكار كند.
جايگاه اخلاق در اسلام مسأله اخلاق و تھذيب نفس، در اسلام، از اھمیت بسیار بالايى برخوردار است، بطورى كه از اھداف نزول قرآن كريم تربیت اخلاقى،
تھذيب انسان و رشد و ھدايت جامعه است و خصلتھاى اخلاقى را ملاك ارزش انسان مىداند؛ زيرا در مقام ستايش وتمجید پیامبران الھى، آنان را به جھت دارا
بودن صفات اخلاقى نیكو مىستايد. براى مثال، حضرت ابراھیم علیهالسلام را به خاطر برخوردارى از سه صفت عالى اخلاقى ستوده، مىفرمايد:
ھمانا ابراھیم بردبار، بسیار مھربان و بازگشت كننده (به سوى خدا) بود. « إِنَّ ابْراھیمَ لَحَلیمٌ اوَّاهٌ مُنیبٌ »
درباره پیامبر اكرم (ص) مىفرمايد:
ھمانا تو صاحب اخلاق عظیم و برجستهاى ھستى. « وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظیمٍ »
در اھمیت اخلاق و تزكیه نفس ھمین بس كه قرآن كريم رمز موفقیت رسول خدا (ص) را در ايفاى رسالت خويش و گسترش توحید، اخلاق نیكوى آن حضرت
مىداند و میفرمایند:«1» « فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَھُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ »
در پرتو رحمت الھى، تو بامردم مھربان شدى، در حالى كه اگر خشن، تندخو و
سنگدل بودى از اطراف تو پراكنده مىشدند.
با دقت در روايات اسلامى و زندگانى معصومین علیھمالسلام به خوبى در مىيابیم كه تمام شؤون زندگى آن بزرگواران، مظھر تجلّى صفات اخلاقى و
خصلتھاى ارزنده انسانى بوده و به تمام معنا اخلاق الھى را در وجودشان به كمال رساندند و پرچمدار تقوا، فضايل و اخلاق پسنديده انسانى شدند.
با توجه به اينكه انسان موجودى با اراده و مختار است، بايد آگاھانه و آزادانه در پى اجراى دستورات الھى قیام كند و اين گونه حركت، با وضع قوانین خشك و
اعمال قدرت تحقق نمىيابد، بلكه بايد انگیزه لازم در انسان پديد آيد تا انسان بدون احساس فشار وتنگنا در اين راستا قیام كند و اين انگیزه را ايمان و اخلاق
پديد مىآورد و قوّت مىبخشد و قوانین الھى در كنار ارزشھاى اخلاقى قابل اجراء مىگردد. بنابراين ارزشھاى اخلاقى نگھبان دين و ضامن اجراى قوانین
خواھند بود.
بعلاوه، رشد وتكامل دينى بشر نبايد در حدّ اجراى قوانین الھى متبلور در واجب و حرام متوقف شود، از اين رو، تكامل دينى بیشتر، نیازمند ارزشھايى فراتر از
حد ضرورت شريعت است و آن ارزشھا در اخلاق نمودار مىگردد.
رسول خدا صلى لله علیهوآله فرمود:
اخلاق ظرف دين است. «2» « الَْأخْلاقُ وِعاءُالدّينِ »
براى سعادتمند شدن و نجات از گرفتاريھاى فردى واجتماعى كه بر اثر فراموش كردن اصول اخلاقى اسلام، گريبانگیر انسان مىشود، برھمه بويژه جوانان عزيز
لازم است، كوشش كرده، ارزشھاى اصیل اخلاقى را آموخته و به كار بندند و از رذايل اخلاقى پرھیز كنند تا غرور جوانى، آنان را به ورطه ھلاكت، گرفتار نكند و
بدانند كه اسلام، براى سعادتشان برنامه دارد و اگر خود را به اسلام مقیّد كنند و به ارزشھاى اخلاقى بیارايند خداى تعالى نیز از آنان خشنود خواھد شد.
پیامبر اكرم (ص) فرمود:
خداى متعال را فرشتهاى است كه ھر شب فرود آمده، ندا مىدھد: اى «1» « إِنَّ لِلَّهِ تَعالى مَلَكاً يَنْزِلُ فى كُلِّ لَیْلَةٍ فَیُنادى: يا ابْناءَ الْعِشْرينَ جِدُّوا وَاجْتَھِدُوا »
جوانان بیست ساله! كوشش كنید و (براى نیل به كمال و سعادت خود) مجاھده نمايید.
آغاز سنین جوانى، بھار به دست آوردن فضیلتھاى انسانى است.
على علیهالسلام در نامه خود به امام حسن مجتبى علیهالسلام فرمود:
دل نوجوان، مانند زمین خالى است كه ھر بذرى «2» «… إِنَّما قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْارْضِ الْخالِیَةِما الْقِىَ فیھا مِنْ شَىْءٍ قَبِلَتْهُ فَبادَرْتُكَ بِالَْأدَبِ قَبْلَ انْ يَقْسُوَ قَلْبُكَ …»
در آن افشانده شود، مىپذيرد.
از اين رو، پیش از آنكه (عمر زيادى برتو بگذرد و) دلت سخت گردد، به ادب و تربیت تو پرداختم …
درجاى ديگر به ھمه جوانان خداجو و آرمان خواه سفارش مىكند:
«… يامَعْشَرَالْفِتْیانِ، حَصِّنُوا اعْراضَكُمْ بِالَْأدَبِ » -
اى قشر جوان! آبروى خويش را با ادب حفظ كنید امام خمینى قدس سرّه نیز خطاب به جوانان مىفرمايد:
جوانان ننشینند كه گرد پیرى سر و روى آنان را سفید كند. ما به پیرى رسیدهايم و به مصايب و مشكلات آن واقفیم. شما تا جوان ھستید، مىتوانید كارى »
انجام دھید، تا نیرو واراده جوانى داريد، مىتوانید ھواھاى نفسانى، مشتھیات دنیايى و خواستهھاى حیوانى را از خود دور سازيد، ولى اگر درجوانى به فكر
اصلاح و ساختن خود نباشید ديگر در پیرى كار از كار گذشته است. تا جوانید فكر كنید، نگذاريد پیر و فرسوده شويد، قلب جوان لطیف و ملكوتى است،
«. انگیزهھاى فساد در آن، ضعیف مىباشد، لیكن ھر چه سن بالا رود، ريشه گناه، در قلب قويتر و محكمتر مىگردد، تا جايى كه كندن آن از دل، ممكن نیست.
صفحات: 1· 2