پرتوقعی مادرانه
سلام.یاران
در زمانه ای که ما در آن به سر میبریم متاسفانه سازگاری درست پایه رریزی نشده و هرگز به ما سازگاری درست را آموزش ندادند و انگار قرار نیست اموزش هم بدهند .
سازگاری به چه معناست ؟ درزندگی چه معنایی دارد ؟ ایا تحمل کردن همان سازگاریست ؟
قطعا نه . در سازگاری باید تخلیه احساس صورت گرفته باشد . آیا ما بیان احساس داریم ؟ ایا ما به راحتی از احساس خود صحبت میکنیم ؟ یا یاد گرفته ایم که در سکوت همه نظرات را قبول کنیم وهرگز وارد گفتگو نمیشویم .
این بزرگترین نقص زمانه ماست . ما اصلا بلد نیستیم احساساتمون رو درست بیان کنیم . و سالها کنارهمسرمون زندگی میکنیم بدون اینکه احساسمون رو گفته باشیم . مادران فداکاری که ما دیده ایم مدام ملاحظه دیگران رو کردند و مدام احساسات درونی خود را سرکوب کردند . چقدر جالبه که این مادران فداکار (که البته قابل احترامند و تاج سر ماهستند) بسیار متوقع هستند و گاهی انتظاراتشون سر به فلک میکشد . چون مدعی گذاشتن وقت برای فرزند هستند و در این راه از عمر خود گذشته اند .
گاهی اوقات هم خانواده هایی داریم که هم بیان احساس ندارندو هم ملاحظه همدیگر را نمیکنند .دراین خانواده ها بسیار تنش وجود دارد .چون هرکسی کارخود را میکند .
گاهی هم خانواده هایی هستند که بیان احساس دارند ولی بی ملاحظه هستند . اینها تبدیل به پدرسالاری یا مادر سالاری یا فرزند سالاری میشوند . این سالاری ها به ظاهر خوب است اما بسیار افراد را از هم دور میکند و همه باید به سالار چشم بگویند .
اما خانواده ای ایده آل ،خانواده ایی هستش که بیان احساس دارند و ملاحظه افراد را هم میکنند و مودبانه زندگی میکنند ودر بیان احساس خود هرگز کسی را قضاوت نمیکنند بلکه فقط احساسشون رو از موضوع می گویند.
چقدر این خانواده نایاب شده است . چقدر آدمها در تنهایی به سر میبرند . باید یک جا از این افکار غلط دست برداریم . و شروع کنیم در مواقعی که سخن ما در فرد اثر دارد احساس مان را از موضوع اعلام کنیم . در یک گفتگو توانایی فرد را از درک موضوع درنظر بگیریم . خانمها نیاز به آرامش دارند .چون خورشید خانه هستند وباید اشاعه نور به همه افراد خانواده داشته باشند برای اینکار باید بیان احساس کنند .وگرنه این احساسات به شکل بیماری ظهور خواهدکرد . افسردگیها .سرطانها . میگرنهای عصبی .بیماریهای اعصاب تماما بروز احساسات خاموش افراد است .
دریک گفتگو حرف طرف مقابل را بپذیرید اما احساستون رو بیان کنید و شیرینی این را بادل بچشید .نپذیرفتن سخن همسر در لحظه باعث تنش و مقاومت میشود و این باعث کم شدن انرژی میشود و این کاهش انرژی باعث حس ناراحتی در ما میشود .
پذیرش سخن همسر در لحظه حس آزادی را به همسر میدهد و در واقع او را خلا صلاح میکند .خانمهای زمانه ما فقط در حال غر زدن هستند .مصادیق غر متفاوت است.
مصادیق غر: توهین-تهمت- تکرار خاطرات تلخ -یاد اوری موضاعات - تحقیر-کنایه - نیش زدن
این مصادیق بسیار طبیعیه در زندگی ما .و عادتهای ما را میسازند . ما عادت کردیم به غر زدن . چقدر غیر طبیعیه که کسی پیدا شود و غر نزند. ما برای درس خوندن غر میزنیم .ما برای درس هایی که نفهمیده ایم غر میزنیم . ما برای آموزشهای زیاد غر میزنیم . برای آموزشهای کم غر میزنیم . هوا ابریه غر میزنیم . هوا آفتابیه غر میزنیم . ترافیک هست غر میزنیم . ترافیک نیست زود میرسیم غر میزنیم . تمام زندگی ما به غر گذشت . کی خود را در میان این غر ها پیدا میکنیم ؟
کی ما به درون مان اهمیت میدهیم . ؟؟؟
انسان است و اندیشه هایش . تمام زندگی را به مفت فروختیم . نزدیک ترین و عزیزترین افراد زندگیمان را کلافه کرده ایم . فکرنمیکنید دیگر کافیست ؟؟؟؟