​برگ از پی برگ بر زمین ریخته است

ای باد چه در گوش طبیعت گفتی؟

سلام. زیباترین روزهای عمرم هم رفتن به مدرسه بود و هم نرفتن. دلتنگ مدرسه هستم و بیزار از مدرسه.

خنکی هوا تو صورت لاغر و نحیفم می‌خورد و سرخوش از اینکه ساعاتی از روز را شاد خواهم بود.

اما این سرخوشی به محض شروع امتحانات و پرسش و پاسخها از بین میرفت. تمام وجودم را استرس معلم فرا میگرفت.

از اون دسته از آدمها هستم که هرگز دلم نمیخواد برگردم عقب. گذشته برای من مرده است و سالها تمرین کردم که گذشته ام را به خاک بسپارم .

اینقدر با خودم گفتم ?آینده ای تو هیچ شباهتی به گذشته ات ندارد که روزی به خودم آمدم  دیدم اثری از گذشته نیست.

دنیا اجازه راکد ماندن به ما نمیدهد. اگر حرکت نکنی بوی تعفن رکود تو را خواهد برد.

بوی تعفن در انسان نشانه هایی دارد:?

?همه بدند مگر خلافش ثابت بشه.

?من از همه بهترم و بهترین کار رو انجام دادم همیشه.

?بعضی ها اصلا خوبی ندارند. ?

?من مظلومم. بقیه ظالم ?

?خدایا چرا منو انداختی گیر این افراد.

?من به همسرم سرم.

?پدر و مادرم بد بودند نتونستم پیشرفت کنم.

وغیره…

این ها ☝️☝️تمام شهر را فرا گرفته. بوی خوشی به مشام نمیاد.

وقت حرکت کردن و از روزمرگی خارج شدن شده. هیچ جای دنیا بابت شکستها مدالی نمیدند.

با نشستن و فقط غر زدن و مدام ناله کردن کسی به جایی نرسیده.

نکته ?یادت باشه هزاران دلیل برای غرزدن و ناله کردن هست. و فقط یک دلیل برای موفقیت. اونم این که تو لایق بهترینهایی.

#پاییز

#مدرسه

#مهر

#تنهایی

#افسردگی