سخن مأمون، درباره عبادت امام كاظم عليه السّلام
سخن مأمون، درباره عبادت امام كاظم عليه السّلام
مؤلّف گويد: در ضمن روايتى طولانى، كه بيانگر توصيف مأمون (هفتمين خليفه عبّاسى) از امام كاظم عليه السّلام است، آمده: مأمون در مورد ورود امام كاظم عليه السّلام در مدينه نزد پدرش هارون، مىگويد:
اذ دخل شيخ مسجّد قد انهكته العبادة، كانّه شنّ بال، قد كلم السّجود وجهه و انفه
: «ناگاه پير مردى بر پدرم وارد شد، كه عبادت و شبزندهدارى، چهره او را زرد و سنگين و متورّم كرده بود، و آن چنان عبادت او را رنجور نموده بود كه همانند مشگ پوسيده شده بود، و بسيارى سجده، صورت و بينىاش را زخم نموده بود».
بارى، آن حضرت همدم سجدههاى طولانى و اشكهاى بسيار بود، او غلام سياهى داشت با مقراض (قيچى) پينههاى پيشانى و بينىاش را مىگرفت، همان پينههائى كه بر اثر سجدههاى زياد، پديد آمده بودند. به گفته شاعر عرب:
طالت لطول سجود منه ثفنته فقرّحت جبهة منه و عرنينا
رأى فراغته فى السّجن منيته و نعمة شكر البارى بها حينا
: «بر اثر سجدههاى طولانى، (پينه) زانوى او طولانى شد، و پيشانى و بينىاش مجروح گرديد.
او در زندان، آرزويش را، فراغتى مىدانست كه برايش حاصل شده بود، و به خاطر اين نعمت، خدا را مدّتها شكر مىكرد، كه در پرتو اين فراغت بهتر
مىتواند خدا را عبادت كند».
روايت شده: كه امام كاظم عليه السّلام در حال سجده، از دنيا رفت.
نگاهى بر زندگى چهارده معصوم عليهم السلام، ص: 297