سلام. مهربان ترینم
دلتنگ تونیم. بی یار و بی یاوریم.
دل به نگاه شما بسته ایم.
کاش این تولد آخرین تولد بدون شماست .
تولد غریبانه اتان مبارک.
بابا منتظریم هرچند کم.
بابا غریبیم هرچند پرآشنا.
بابا گمشده ایم هرچند که خیلی پیداییم.
بابا درمانده ایم هرچند در دنیا.
یتیمیم هرچند که نمیفهمیم.
اللهم عجل لولیک الفرج.
خداقوت به تمام عزیزان گروه atiara.
هدایای اربعین حسینی اماده شد .از همه قبول باشه. متشکرم بابت مشارکتتون.
اگرچه حسرت رفتن به اربعین به دل مان ماند اما تمام زائرانت را گل باران میکنیم.
خادمین موکب حضرت معصومه ع زحمت این گلها را خواهند کشید.?
@astanfarhangi
یک نفر نیست به داد منِ تنها برسد؟
در پی «راه بلد» در دل صحرا ماندم
حلّ این مشکل امروز به دست فرداست
چند سالی است که در حسرت فردا ماندم
در حقیقت شده آیا که بپرسم از خود
چه قدَر منتظر یوسف زهرا ماندم؟!
من به دنبال تو امّا تو کنارم هستی
آه … من با لب تشنه، لب دریا ماندم
چه کسی گفته که تو غایبی آقا؟! غلط است
منِ آلوده در این غیبت کبری ماندم
نوکری روسیهم … جای تعجّب دارد
با تمام بدی ام باز هم «آقا» ماندم
یا بگویید:«بیا» یا که بگویید: «برو»
خسته ام بس که در این «شاید و امّا» ماندم
پسر فاطمه! نگذار که ناکام شوم
جلوه کن منتظر جلوه ی طاها ماندم
کربلا … پای پیاده … چه قدَر می چسبد
من که امسال هم از کرب و بلا جا ماندم.
#اربعین
#مهرمهدوی
امام زمان عج حاجت مارا فراموش نمی کنند.
شخصی خدمت امام رضا ع می رسد و دردل می گذراند که هنگام خداحافظی ،یکی از لباس های امام را به عنوان کفن
گرفته و دو سکه نیز به نام ایشان ضرب شده ،به عنوان نگین انگشتری دختران خود طلب نماید.
اما هنگام خداحافظی خواسته های خودرا از یاد میبرد .
ناآگاه امام رضا علیه السلام می فرمایند:
“اندگی صبرکن”
رو به خادم خود نموده ،می فرمایند:
“یکی از جامعه هایم را بیاور تاکفن خود قراردهدو دو سکه نیز تا نگین انگشتری دخترانش نماید” (بحارالانوار-ج49-ص41)
اگر برای اامام زمان عج دعاکردیم و حاجات خود را فراموش کردیم،امام زمان عج که از فرزندان همان امام رئوف و
مهربان ،امام رضا علیه السلام هستند،فراموش نم یکنند برای ما دعا نمایندو حاجتمان را رفع نمایند.
اگر دراین شب ها خود را فراموش کنید و تنها برای امام زمان عج دعا نماییم نه تنها ضرر نکرده ایم بلکه بزرگترین
سودرا در عمر خود برده ایم .فقط برای امام دعاکنیم و معامله نکنیم .
منبع:کتاب شب های بی قراری .گفتگوهایی پیرامون شب های قدر . ص 80تا82.نوشته دکترسیدمحمدبنی هاشمی
امیر المومنین علیه السلام :
(اگر با دعا و ندبه و ناله به پیشواز بلا می شتافتند ،هرگز آنچه برسرشان می آمد ،فرود نمی آمد و اگر هنگامی که ناملایمت ها فرود آمد و
نعمت ها از بین رفت ،با نیت های صادقانه به درگاه پروردگار ،جزع و فزع می نمودند ،سستی نمی ورزیدند و اسراف نمیکردند ،بی
تردید خداوند هرتباهی را برایشان اصلاح می نمود و هر خیری (که از دست داده بودند)را به آنان باز میگرداند.)بحارالانوار -ج10-ص102
این شب ها ،شب اعتراف است .شب اندیشیدن در سابقه خود است.
جز توبه و بازگشتن به درگاه خداراهی به سوی عاقبت به خیری نیست ،چون جز انسان پاک ،کسی وارد بهشت نمی شود. بحارالانوار -ج8-ص125
چهارگروه بخشیده نمی شوندیکی از انها عاق والدین است .
طبق فرموده ای امیر المومنین دعای شریف مشلول اکسیر اعظم این گناه است .
سوال –>> آیا عاقّ امام زمان نیستیم ؟
آیا کاری نکرده اید که این پدر مهربان را آزرده باشید ؟؟
بزرگترین مصیبت مصیبت غیبتی است که با گناهان خود ،سبب ساز آن شده و امام زمان عج را به گرفتاری انداخته ایم .
ما جزء دوستان ایشان هستیم . با این آبرو ،با این نعمت چه کرده ایم ؟
چه کسی می تواند مدعی شود که من عاقّ امام زمان عج نیستم ؟
باید چه کرد؟ چه کنیم تا خدامارا ببخشاید؟فریادرس ما کیست؟
مگر نه این است که در زیارت آل یاسین می خوانیم : : سلام بر تو ای دادرس و رحمت پهناور .”
نسخه ای امیر المومنین علیه السلام برای عاق والدین دعای مشلول بهانه خوبی است برای آشتی و عذرخواهی ا زاین پدر مهربان !
متن دعا :
دانلود:متن پی دی اف دعا
سوره شوری /آیه30 :
وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَيْديکُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ کَثيرٍ
هر مصیبتی به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام داده اید ، و بسیاری را نیز عفو می کند!
دراین شب ها باید از گناهانی توبه کرد که مارا دچار مصیبت کرده است .هرکسی متناسب با ظرفیت و میزان سختی که از هرکدام از دردها به دوش میکشد لب به سخن می شاید . اما گویا من یک مصیبت را از یاد بره ام ….
آری مصیبت غیبت امام زمان عج را به فراموشی سپرده ام ….
مصیبتی که تمام دردها از آن ناشی می شود. از بودو نبودش رنجی حس نمیکنم . ….
اما و الله قسم ،غیبت امام عصر مصیبت است .
منبع :بحارالانوار-ج53-ص174
او هنوز از یاد نبرده است .
کاش برای فرجش کمی عمل کنیم .
منبع : کتاب شبهای بی قراری - گفتارهای پیرامون شب های قدر . نوشته :دکترسید محمدنبی هاشمی .ص30تا40
آیا انقلاب اسلامی در روایات و احادیث زمینه ساز ظهور امام زمان عج است؟
در روايات مربوط به حضرت مهدى، عليهالسلام، و زمينه سازى حكومت آن بزرگوار، ايرانيان داراى سهم بسزايى بوده و كسانى هستند كه به مقام ايجاد زمينه مناسب براى ظهور آن حضرت و شركت در نهضت وى نائل مىشوند… مىتوان، نقش ايرانيان زمينه ساز را با توجه به پيشامدها و حوادثى كه ذكر آنها در اخبار آمده است نيز، به چهار مرحله تقسيم نمود:
مرحله اول: از آغاز نهضت توسط مردى از قم تا ورودشان در جنگ.
مرحله دوم: داخل شدن در جنگى طولانى، تا اينكه خواستههاى خويش را بر دشمن تحميل كنند.
مرحله سوم: رد كردن خواستههاى نخستين خود كه اعلام كرده بودند و به پا داشتن قيام همه جانبه آنان.
مرحله چهارم: سپردن پرچم اسلام به دست تواناى حضرت مهدى، عليهالسلام، و شركت جستن آنها در نهضت مقدس آن حضرت.
در روايتى از وجود مقدس امام صادق (ع) نقل شده است: به زودى، كوفه، از مؤمنان خالى مىگردد و دانش مانند مارى كه در سوراخش پنهان مىشود، از آن شهر رخت برمىبندد سپس علم ظاهر مىشود در شهرى به نام قم آن شهر معدن علم و فضل مىگردد (و از آنجا به ساير شهرها پخش مىشود) به گونهاى كه باقى نمىماند در زمين جاهلى نسبت به دين، حتى زنان در خانهها. اين قضيه نزديك ظهور قائم (ع) واقع مىشود… علم، از قم به ساير شهرها در شرق و غرب پخش مىشود و حجت بر جهانيان تمام مىشود به گونهاى كه در تمام زمين، فردى پيدا نمىشود كه دين و علم به او نرسيده باشد. بعد از آن قائم، قيام مىكند و سبب انتقام خدا و غضب او بر بندگان (ظالم و معاند) مىشود زيرا، خداوند انتقام (و عذاب) بر بندگان روا نمىدارد، مگر وقتى كه حجت را انكار كنند (بحار الانوار، ج 57 و 60، ص 213).
صفحات: 1· 2
سلام بر غریب ترین ..غریب زمان ..یا صاحب الزمان
آقا اجازه!
دست خودم نیست خسته ام،
در درس عشق، من صف آخر نشسته ام،
یعنی نمی شود که ببینم سحر رسید؟
درس غریب “غیبت کبری” به سر رسید؟
آقا اجازه!
بغض گرفته گلویمان،
آنقدر رد شدیم که رفت آبرویمان،
استاد عشق!
صاحب عالم!
گل بهشت!
باید که مشق نام تورا تا ابد نوشت.
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام آقا این روزها شعارهای زیبایی در بین مسلمانان شنیده میشود.
شعار درحد حرف بر زمین مانده است . اللهم عجل الولیک الفرج نُقل مجالس است . امان از مجالسی که به یُمن روز نیمه شعبان بر پا می شود . نیّت صاحبان این مجالس برکت در زندگی مشترک آینده است .آقاجان این شورو هیجان برای دیده شدن است .
آقا اجان ما دراین روزگار از فهم شما دور شده ایم . انگار مغزمان برنامه ریزی هایش برای زندگی دینی نیست . انگار در تمام دوران زندگی گمگشتگی داشته ایم . آقاجان نتیجه ای تمام آموزشهای دوران مدرسه این شده است . ازقرآن برای عکاسی ،از ایام ولادت برای مجالس گناه استفاده می کنیم .
ما به عکس فهمیده ایم که باید فقط درروز مهمی ازدواج کنیم . ولی اینکه چطور باید رفتارکنیم را نیاموخته ایم . ما نقص یادگیری را در این دوران بهمراه داریم .
آقاجان ، چه عجیب شده ایم که صاحب مجلس را شما می دانیم اما رضایت شما را اهمیت نمی دهیم . عجیب مردمی هستیم ما .
سرور ما ، غفلت ما را به پای جهالت بگذارید و برای ما دعا کنید . اقاجان ،دعاکنید ما درعصر شعار تمدن ،بفهمیم که ما هم مصداق جهالت دوران هستیم .
صاحب زمان ،مارا پیدا کن .ما در درون خواسته های نفس گم شده ایم . ما سرگشته ای ماجرای خودخواهی خویشتنیم . ما
گمراه تبلیغات شده ایم . ما سرگرم لایک کردن و تماشا کردنیم . مطالعه هایمان ذره بینی شده است ، دور از تفکر عمیق ،دوراز مشغله ای ظهور …
آقاجان ، دراین عالم هرکسی بره خرید و جنس بد بهش بدند اصطلاحاً میگند :بهش انداختند .آقاجان ،ما را بخرید ،ما خریدنی نیستیم .اما به کرم شما چشم دوخته ایم . آقاجان ،کشتی بزرگ ایران سوراخهای بزرگی دارد مارا از این غرق شدن نجات دهید .
ناجی ما ،
من را نمی شناخت کسی اینجا، گم نامم و به نام تو می نازم
شادم که مثل عده معدودی،شعری برای نام نمی سازم
شعرم برای توست شعاری نیست،کشتی برای موج سواری نیست
باور مکن که دل به زمین دادم،وقتی تویی بهانه پروازم
هر جا که نام نامی تو آنجاست،قلبم بهانه غزلی دارد
این سوز ریشه ای ازلی دارد،پس با غم عزیز تو دمسازم
شعرم اگر چه هیچ نمی ارزد،سوزانده است نام و نشانم را
می سوزم و به هیزم ابیاتم،بیتی به عشق شعله می اندازم
یا صاحب الزمان و زمین موعود،دانای هرکه آمد و هر چه بود
گم نامم و تویی تو،که می دانی،تنها به نام سبز تو می نازم
قرآن و حكومت حضرت مهدى عليه السلام
قيام و انقلاب جهانى واپسين ذخيره الهى، بزرگترين حادثه نظام آفرينش، در صحيفه آسمانى مسلمانان، فراوان مورد توجّه و اشارت قرار گرفته است. بدون ترديد آيات نورانى قرآن كريم در باره اين ظهور و قيام مانند بسيارى از زمينههاى ديگر بدون اين كه وارد جزئيات شود، به صورت اصولى و كلّى بحث كرده، از تشكيل حكومت عدل جهانى و پيروزى كامل بندگان شايسته در روى زمين سخن گفته است. اين گونه آيات را مفسران بزرگ شيعه و برخى مفسران اهل سنّت، به استناد سخنان نورانى معصومين عليهم السلام و دانشوران بزرگ اسلامى، مربوط به حضرت مهدى عليه السلام، ظهور و قيام جهانى آن حضرت دانستهاند.
از مجموع آيات قرآنى كه ناظر به اين موضوع دانسته شده، و صراحت بيشترى دارد، جهت رعايت اختصار فقط به برخى اشاره مىشود [[1: آيه نخست: خداوند بزرگ، آن گاه كه آفتاب اميد و آرزوى راستين را در تاريكى ظلم و ستم، بر قلب بندگان شايسته خود تابيد، فرمود: (نَگد كَتَبْنا فِى الزّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذّكْرِ أنّ الارضَ يرِثُها عِبادِىَ الصّالِحُونَ) [[2 و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
پيش از آنكه به روايات معصومين عليهم السلام ذيل آيه اشاره شود توضيح اين نكات لازم است كه: «زبور» داود يا به تعبير كتابهاى عهد قديم «مزامير داود» عبارت است از: «مجموعهاى از مناجاتها و نيايشها و اندرزهاى داود پيامبر عليه السلام». [
[[4
با توجه به اضافه شدن «بندگان» به «خدا»، ايمان و توحيد آنان روشن مىشود و با توجه به كلمه «صالحون» همه شايستگىها به ذهن مىآيد: عمل، تقوا، علم و آگاهى، قدرت و قوت، و تدبير و نظم و درك اجتماعى. هنگامى كه بندگان با ايمان، اين شايستگىها را براى خود فراهم سازند، خداوند نيز يارى مىكند تا آنان بر مستكبران غلبه يابند، دستهاى آلودهشان را از حكومت زمين كوتاه كنند، و وارث ميراثهاى آنها گردند. بنابراين، «استضعاف» فقط دليل بر پيروزى بر دشمنان و حكومت بر زمين نيست بلكه وجود ايمان و كسب شايستگىها بايسته است و مستضعفان جهان تا زمانى كه اين دو اصل را زنده نكنند به حكومت زمين نخواهند رسيد. خداوند در اين آيه به يكى از روشنترين پاداشهاى دنيوى صالحان كه حكومت روى زمين است اشاره كرده است. بعضى از روايات اين رخداد مهم را در عصر ظهور حضرت مهدى عجل الله فرجه دانستهاند. در تفسير اين آيه امام باقر عليه السلام فرمود: «[اين بندگان صالح]، همانا آل محمّد هستند كه خداوند مهدى آنها را پس از كوشش آنها مبعوث مىنمايد پس ايشان را عزّت داده، دشمنانشان را ذليل خواهد كرد».
[[5 البته مفهوم اين روايات، انحصار نيست، بلكه بيان يك مصداق عالى و آشكار است، و اين تفسيرها هرگز فراگيرى مفهوم آيه را محدود نمىسازد. اين تعبيرها، دليل بر عموميت حكومت صالحان است و بهطور كامل با احاديث قيام حضرت مهدى عجل الله فرجه تطبيق مىكند. گرچه براى آنها كه بيشتر، حكومت ستمگران را ديدهاند، مشكل است اين حقيقت را به آسانى بپذيرند كه تمام اين حكومتها بر خلاف و قوانين جهان آفرينش است و آن چه با آن هم آهنگ مىباشد همان حكومت صالحان با ايمان است. ولى تحليلهاى فلسفى به اين جا مىرسد كه اين يك واقعيت است بنابراين جمله (أَنَّ الارضَ يرِثُها عِبادِىَ الصّالِحُونَ) پيش از آن كه يك وعده الهى باشد يك قانون تكوينى محسوب مىشود.
نتيجه اين كه: نظام آفرينش دليل روشنى بر پذيرش يك نظام صحيح اجتماعى در آينده، در جهان انسانيت خواهد بود، و اين همان چيزى است كه از آيه مورد بحث، و احاديث مربوط به قيام مصلح بزرگ جهانى استفاده مىشود. [[6
علامه طباطبايى پس از بيان ديدگاههاى گوناگون در باره انواع وراثت مىنويسد: «از همينجا معلوم مىشود كه آيه مورد بحث، خاصّ به يكى از دو وراثتهاى دنيايى و آخرتى نيست بلكه هر دو را شامل مىشود. و مفسرينى كه آن را به وراثت آخرتى اختصاص دادهاند و به آياتى كه مناسب با آن وراثت است تمسك جسته و چه بسا گفتهاند همين معنا متعيناً مقصود است چون پس از اعاده ديگر زمينى نيست تا صالحان آن را ارث ببرند، حرف درستى نزدهاند، زيرا معلوم نيست كه آيه مورد بحث عطف بر آيه قبلىاش كه متعرض مسئله اعاده بوده، شده باشد تا بگوييد پس از اعاده ديگر زمينى باقى نمىماند.
و ممكن است عطف به اول آيات باشد كه مىفرمود: فمن يعمل من الصالحاتf. آن مفسرينى هم كه آيه را به وراثت دنيايى اختصاص داده، حمل بر دوره ظهور اسلام و يا دوران مهدى عليه السلام كه رسول خداصلى الله عليه و آله و سلم در اخبار متواتره از آن خبر داده و شيعه و سنّى آنها را نقل كردهاند كردهاند باز راه درستى نرفتهاند، زيرا روايات مذكور هر چند متواتر و مسلم است، آيه را تخصيص نمىزند. كوتاه سخن، همانگونه كه گفته شد آيه شريفه، مطلق است و شامل هر دو وراثت مىشود. چيزى كه هست از نگاه سياق آن چه كه عقل و اعتبار اقتضاء مىكند اين است كه آيه شريفه عطف بر همان جمله «فمن يعمل من الصالحات و هو مؤمن…» باشد، چون آن آيه به تفصيل حال اهل اختلاف از نگاه پاداش آخرتى اشاره مىكرد و اين آيه به تفصيل حال آنان از نگاه پاداش دنيايى اشاره مىكند. در نتيجه حاصل كلام اين مىشود كه: ما بشر را به سوى دينى واحد دعوت كرديم ليكن ايشان دين را قطعه قطعه كرده و در آن اختلاف كردند و مجازاتشان هم گوناگون شد اما در آخرت آنهايى كه ايمان آوردند سعىشان مشكور و عملشان مكتوب شد و از كفار بر خلاف اين شد و اما در دنيا، آنهايى كه ايمان آوردند زمين را به وراثت مالك شدند به خلاف ديگران
آنگاه مرحوم علامه در بحث روايى مىنويسد: در معانى الاخبار به سند خود از محمّدبن سنان، از مفضلبن عمر، روايت كرده كه گفت: از امام صادق عليه السلام شنيدم، مىفرمود: رسول خداصلى الله عليه و آله و سلم نگاهى به على و حسن و حسين عليهما السلام كرد و گريست و فرمود: شما پس از من مستضعف خواهيد شد، مفضل مىگويد گفتم: معناى اين كلام رسول خداصلى الله عليه و آله و سلم چيست؟ فرمود: معنايش اين است كه: پس از من شما اماميد، چون خداوند عزوجل مىفرمايد: g وَنُريدُ أنْ نَمُنّ عَلَى الّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِى الارْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أئمّه وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَf پس اين آيه تا روز قيامت در باره ما جريان دارد و اين پيشوايى تا روز قيامت در ما جارى است. [ گردانيم، و ايشان را وارث [زمين] كنيم.
در اين آيه اصلى اساسى مطرح شده است: اراده خداوند متعال بر آن تعلق گرفته كه مستكبران ريشهكن شده، بندگان شايسته خداوند مورد عنايت ويژه قرار گيرند و سرانجام، پيشوايان و رهبران جهان شده، پهناى زمين در اختيار آنان قرار گيرد. اين آيه نيز طبق سخن امام على عليه السلام درنهج البلاغه و رواياتى از ديگر ائمه عليهم السلام، كه اشاره خواهد شد به گونهاى، ناظر به پيروزى مستضعفان بر مستكبران است، و اين كه سرانجام، جهان از آنِ شايستگان خواهد شد. بدون ترديد آيه مورد نظر، هرگز از يك برنامه موضعى و خصوصى مربوط به بنى اسرائيل سخن نمىگويد، بلكه بيانگر يك قانون فراگير براى همه عصرها و قرنها و همه قومها و گروهها است. اين بشارتى است در زمينه پيروزى حق بر باطل و ايمان بر كفر. اين نويدى است براى همه انسانهاى آزاده و آزاديخواه و كسانى كه خواهان حكومت عدل و داد و برچيده شدن بساط ستم و جور هستند. نمونهاى از تحقق اين خواست الهى، حكومت بنى اسرائيل و نابودى حكومت فرعونيان بود. و نمونه كاملتر آن، حكومت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم و يارانش پس از ظهور اسلام بود. و سرانجام گستردهترين نمونه آن، ظهور حكومت حق و عدالت در تمام كره زمين به وسيله حضرت مهدى عجل الله فرجه است.
اين آيه از جمله آياتى است كه به روشنى، ظهور چنين حكومتى را بشارت مىدهد، زيرا در روايات اسلامى مىخوانيم كه اهلبيت عليهم السلام، در تفسير اين آيه بشارت به اين ظهور بزرگ اشاره كردهاند. [
[11 حضرت على عليه السلام فرمود: «دنيا پس از چموشى و سركشى همچون شترى كه از دادن شير به دوشندهاش خوددارى مىكند و براى بچهاش نگه مىدارد به ما روى مىآورد…» سپس آيه «ونريد ان نمن…» را تلاوت فرمود. [[12 در حديث ديگرى از همان امام بزرگوار مىخوانيم كه در تفسير آيه بالا فرمود: «اين گروه آل محمّدصلى الله عليه و آله و سلم هستند خداوند مهدى آنها را پس از زحمت و فشارى كه بر آنان وارد مىشود برمىانگيزد و به آنها عزّت مىدهد و دشمنانشان را ذليل و خوار مىكند». [[13
البته حكومت جهانى مهدى عجل الله فرجه، هرگز حكومتهاى اسلامى محدودتر را كه پيش از آن از طرف مستضعفان بر ضد مستكبران نخواهد بود، و هر زمان شرايط آن را فراهم سازند، وعده حتمى و مشيت الهى در باره آنها تحقق خواهد يافت و اين پيروزى نصيبشان مىشود. [[14 آيه سوم: بدون ترديد، خداوند به تمام وعدههايى كه داده است، عمل خواهد كرد. به ويژه در جايى كه به آن وعده تصريح هم كرده باشد.
يكى از وعدههاى بسيار مهّم خداوند، وعده به بندگان مؤمن خود است: (وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الْأَرْض كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِى ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يعْبُدُونَنى لا يشْرِكُونَ بى شَيئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ)
[ قرار دهد همانگونه كه كسانى را كه پيش از آنان بودند جانشين [خود] قرار داد، و آن دينى را كه برايشان پسنديده است به سودشان مستقر كند، و بيمشان را به ايمنى مبدل گرداند، [تا] مرا عبادت كنند و چيزى را با من شريك نگردانند، و هر كس پس از آن به كفر گرايد، آنانند كه نافرمانند. از آن جا كه در آيات پيش از اين آيه، سخن از اطاعت و
تسليم در برابر فرمان خدا و پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم بود، آيه مورد بحث همين موضوع را ادامه داده و نتيجه اين اطاعت را كه همان حكومت جهانى است بيان مىكند، و با تاكيد مىگويد: «خداوند به كسانى كه از شما ايمان آوردهاند و اعمال صالح انجام دادهاند وعده مىدهد كه آنها را به طور قطع خليفه زمين خواهد كرد، همانگونه كه پيشينيان را زمين بخشيد. و دين و آيينى را كه براى آنها پسنديده، به طور ريشهدار و پا بر جا در صفحه زمين مستقر سازد. و ترس آنها را، به امنيت و آرامش مبدّل خواهد كرد. و آن چنان مىشود كه فقط مرا مىپرستند و چيزى را شريك من قرار نخواهند داد. مسلم است پس از سيطره حكومت توحيد و استقرار آيين الهى و از ميان رفتن هر گونه اضطراب و ناامنى و هرگونه شرك، كسانى كه پس از آن كافر شوند فاسقان واقعى هستند.
به هر حال از مجموع آيه چنين برمىآيد كه خداوند به گروهى از مسلمانان كه داراى اين دو ويژگى (ايمان و عمل صالح) هستند، سه نويد داده است:. 1 استخلاف و حكومت روى زمين.. 2 نشر آيين حق بهطور اساسى و ريشهدار در همه جا.. 3 از ميان رفتن تمام اسباب ترس، وحشت و ناامنى. و نتيجه اين امور آن خواهد شد كه با نهايت آزادى، خدا را بپرستند و فرمانهاى او را گردن نهند هيچ شريك و شبيهى براى او قائل نشوند و يگانهپرستى حقيقى را در همه جا بگسترانند. در اين كه جمله «كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ» اشاره به چه اشخاصى است كه پيش از مسلمانان داراى خلافت شدند، در ميان مفسران گفت وگو است: بعضى آن را اشاره به آدم و داود و سليمان دانستهاند،
چرا كه قرآن در آيه 30 سوره «بقره» درباره حضرت آدم عليه السلام مىفرمايد: (إِنِّى جاعِلٌ فِى الْأَرْضِ خَلِيفَه) من در زمين جانشينى خواهم گماشت. و در آيه 26 سوره «ص» در باره حضرت داود عليه السلام مى فرمايد: (يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَهً فِى الْأَرْض) اى داود، ما تو را جانشين در زمين گردانيديم. و از آنجا كه سليمان عليه السلام به مقتضاى آيه 16 سوره «نمل» وارث حكومت داود عليه السلام بود، جانشين خدادر روى زمين شد. اما جمعى معتقدند كه اين آيه اشاره به بنى اسرائيل دارد، زيرا آنها با ظهور موسى عليه السلام و درهم شكسته شدن قدرت فرعون و فرعونيان، مالك حكومت زمين شدند چنان كه در آيهاى ديگر مىفرمايد: (وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذينَ كانُوا يسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتى بارَكْنا فيها) أ [ شرق و عرب سرزمين [فلسطين] را كه در آن بركت قرار داده بوديم، به ميراث عطا كرديم…. هم چنين درباره همانها مىفرمايد: (وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِى الْأَرْض) ما اراده كردهايم كه قوم مستضعف (مؤمنان بنى اسرائيل) را در روى زمين تمكين دهيم (و صاحب نفوذ و تسلط سازيم).
درست است كه در ميان بنى اسرائيل حتى در عصر موسى عليه السلام، افراد ناباب و فاسق و گاهى افراد كافرى بودند، حكومت به دست مؤمنان صالح بود (بنابراين ايرادى كه بعضى از مفسران به اين تفسير كردهاند با اين بيان دفع مىشود) تفسير سوم نزديكتر به نظر مىرسد. در آيه خوانديم خدا وعده حكومت بر زمين و تمكين دين و آيين و امنيت كامل را به گروهى كه ايمان دارند و اعمالشان صالح است، داده است.
اما در اين كه منظور از اين گروه از نگاه مصداقى چه اشخاصى هستند؟ باز در ميان مفسران گفت وگو است: بعضى آن را مخصوص صحابه پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم دانستهاند كه با پيروزى اسلام در عصر پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم صاحب حكومت در زمين شدند (البته منظور از ارض، تمام زمين نيست بلكه مفهومى است كه بر جزء و كل صدق مىكند). بعضى مفهوم آن را چنان گسترده دانستهاند كه اين وعده را شامل تمام مسلمانانى كه داراى اين صفت اند، مىدانند. و گروهى آن را اشاره به حكومت مهدى عجل الله فرجه مىدانند كه شرق و غرب جهان در زير پرچم حكومتش قرار مىگيرد آيين حق در همه جا نفوذ مىكند و ناامنى و ترس و جنگ از روى زمين برچيده مىشود، و بندگى بدون شرك براى جهانيان تحقق مىيابد.
بدون شك آيه شامل مسلمانان نخستين مىشود و به طور قطع حكومت مهدى عجل الله فرجه كه طبق عقيده همه مسلمانان اعم (شيعه و سنى) سراسر زمين را پر از عدل و داد مىكند پس از آن كه ستم و جور همه جا را گرفته باشد مصداق كامل اين آيه است، ولى با اين حال مانع از گستردگى مفهوم آيه نخواهد بود. به علاوه شأن نزول آيه نيز نشان مىدهد كه نمونه كوچكى از اين حكومت در عصر پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم براى مسلمانان (هر چند در اواخر عمر آن حضرت) به دست آمده است.
ولى باز تكرار مىكنيم كه نتيجه تمام زحمات پيامبران، و تبليغات مستمر و پىگير آنها، و نمونه كامل حاكميت توحيد، امنيت كامل و عبادت خالى از شرك در زمانى تحقق مىيابد كه مهدى عليه السلام، سلاله پاك انبيا و فرزند پيامبر اسلامصلى الله عليه و آله و سلم ظاهر شود. [[17 آن چه از همه مطالب بر مى آيد كه خداى سبحان به كسانى كه ايمان آورده و عمل صالح انجام مىدهند، وعده مىدهد كه به زودى جامعهاى برايشان برپا مىكند كه به تمام معنا صالح باشد، و از لكه ننگ كفر، نفاق و فسق پاك باشد، زمين را ارث برد و در عقايد و اعمالشان جز دين حق، چيزى حاكم نباشد.
در امنيت زندگى كنند، ترسى از دشمن داخلى يا خارجى نداشته باشند، از كيد نيرنگبازان و ظلم ستم گران و شر زورگويان آزاد باشند. و اين جامعه طيّب و طاهر با صفاتى كه از فضيلت و قداست دارد، تا كنون در دنيا ايجاد نشده، و دنيا از روزى كه پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم به پيامبرى مبعوث شدند، چنين جامعهاى به خود نديده، ناگزير اگر مصداقى پيدا كند، در روزگار مهدى عليه السلام خواهد بود. [[18 ابو بصير از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه آن حضرت ذيل آيه شريفه چنين فرمود: «درباره قائم و ياران او نازل شده است». [[19 همان گونه كه گفتيم اين تفسيرها به معناى انحصار آيه نيست، بلكه بيان مصداق كامل است. يادآور مىشويم افزون بر موارد ياد شده، در كتابهاى مفصل به آيات فراوان ديگر نيز اشاره شده است. [[20
پى نوشتها
[[1. ذكر آن لازم است كه برخى از دانشمندان شيعه بيش از يكصد آيه از آيات قرآن را مربوط به حضرت مهدى عجل الله فرجه و حكومت ايشان ذكر كردهاند. ر. ك: سيّد هاشم بحرانى، المحجه فيما نزل فى القائم الحجه عجل الله فرجه.
[[2. سوره انبياء (21)، آيه. 105
[[3. ر. ك: محمّد حسين طباطبايى، ترجمه تفسير الميزان، ج، 14 ص. 166
[[4. ر. ك: اعراف (7)، آيه. 137
[[5. «هُمْ آلُ محمّد يَبْعَثُ اللَّهُ مَهْدِيهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَيعِزُّهُمْ وَ يذِلُّ عَدُوَّهُمْ» شيخ طوسى رحمه الله عليه، كتاب الغيبه، ص. 184
[[6. ناصر مكارم شيرازى و ديگران، تفسير نمونه، ج 13، ص 515 524. (با تصرف)
[[7. محمّدبن علىبن حسينبن بابويه صدوق، معانى الاخبار، ص. 79
[[8. محمّد حسين طباطبايى، ترجمه تفسير الميزان، ج، 14 ص. 166
[[9. فضل بن حسن طبرسى، مجمع البيان، ج، 16 ص. 172
[[10. سوره قصص (28)، آيه. 5
[[11. ر. ك: محمّدبن حسن طوسى، التبيان، ج، 8 ص 129 على بن ابراهيم قمى، تفسير قمى، ج، 2 ص. 133
[[12. «لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْيا عَلَينَا بَعْدَ شِمَاسِهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَى وَلَدِهَا وَ تَلَا عَقِيبَ ذَلِكَG وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِى الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَF z نهج البلاغه، ص 506،. 209
[[13. «هُمْ آلُ محمّد يبْعَثُ اللَّهُ مَهْدِيهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَيعِزُّهُمْ وَ يذِلُّ عَدُوَّهُمْ» محمّدبن حسن طوسى، كتاب الغيبه، ص. 184
[[14. ناصر مكارم شيرازى و ديگران، تفسير نمونه، ج، 16 ص 18. 19 (با تصرف)
[[15. نور (24)، آيه. 55
[[16. سوره اعراف (7)، آيه. 137
[[17. ناصر مكارم شيرازى و ديگران، تفسير نمونه، ج 14، ص 530 532، (با تصرف).
[[18. محمّد حسين طباطبايى، تفسير الميزان، ج، 15 ص. 220
[[19. «نزلت فى الْقَائِمُ وَ أَصْحَابُهُ» شيخ طوسى، كتاب الغيبه، ص 173 محمّدبن ابراهيم نعمانى، الغيبه، ص 240، ح. 35
[[20. ر. ك: سيّد هاشم بحرانى، سيماى حضرت مهدى عجل الله فرجه در قرآن، ترجمه سيد مهدى حايرى قزوينى.
نقش زنان در فرآیند ظهور امام زمان چگونه است ؟
چهارمین گروه یاوران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، بانوان پرهیزكارى هستند كه پیش از ظهور حضرت بقیّة الله علیه السلام رحلت كرده اند. در وقت ظهور، به ایشان گفته مى شود: “امام تو ظاهر گشته است، اگر مایلى مى توانى حضور داشته باشى".
آنان نیز به اراده پروردگار زنده خواهند شد.
- رجعت زنان مربوط به گروه خاصّى نیست و هر بانویی خود را با خواسته ها و شرایط زندگى در حكومت حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف تطبیق دهد ممكن است در آینده از رحمت خداوندى بهره مند گشته، براى یارى امام عجل الله تعالی فرجه الشریف زنده شود.
یكى از آن شرایط، خواندن “دعای عهد” است كه در فرد، نوعى آمادگى براى پذیرش حكومت آخرین ذخیره الهى ایجاد مى كند.
به فرموده امام صادق علیه السلام: هر كه چهل صبح، دعاى عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر هم پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خداوند او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد.
حادثه نجومی عجیب در نشانه های ظهور
328 - خسوف غیر طبیعی
329-کسوف غیر طبیعی
116 - طلوع خورشید از مغرب
از نشانه های ظهور «کسوف در نیمه ماه رمضان» و «خسوف در آخر یا اوّل همان ماه» است. «کسوف در روزهای نخست و روزهای آخر ماه و «خسوف» در روزهای میانی ماه طبیعی و عادی است؛ ولی خورشید گرفتگی در وسط ماه یا ماه گرفتگی در اوایل و یا آخر آن، ظاهراً امری غیر عادی است و رؤیت آن امکان ندارد.
از نشانه های ظهور «کسوف در نیمه ماه رمضان» و «خسوف در آخر یا اوّل همان ماه» است. «کسوف در روزهای نخست و روزهای آخر ماه و «خسوف» در روزهای میانی ماه طبیعی و عادی است؛ ولی خورشید گرفتگی در وسط ماه یا ماه گرفتگی در اوایل و یا آخر آن، ظاهراً امری غیر عادی است و رؤیت آن امکان ندارد.
امام باقرعلیه السلام فرموده است: «دو نشانه پیش از قیام قائم پدید خواهد آمد: یکی گرفتن خورشید در نیمه ماه رمضان و دیگر گرفتن ماه در آخر آن».
منبع: غیبت نعمانی ص 271
مردی به امام علیه السلام عرض کرد: «ای پسر رسول خدا! کسوف در وسط و خسوف در آخر ماه؟!»
حضرت فرمود: «[آری] من آنچه را گفتم داناتر به آن هستم. اینها دو نشانه اند که واقع شدن آنها، از زمان هبوط آدم علیه السلام سابقه ندارد»
فلسفه این نشانه غیر عادی - همانند برخی نشانه های دیگر - میتواند بیدار شدن مردم از خواب غفلت و یقین به امر ظهور باشد. به عبارت دیگر، خداوند در آستانه ظهور، برای اقامه حجّت بر مردم و مطمئن ساختن یاران حضرت مهدی علیه السلام به ظهور آن حضرت، چنین پدیده هایی را بر خلاف معمول و به گونه معجزه، محقق میسازد.
برخی بر این باورند! خسوف و کسوف، به گونه یاد شده، در چهارچوب حوادث طبیعی و عادی نیز قابل بررسی و تبیین است و برای آن، احتمالها و توجیه هایی ذکر کرده اند. البته نیازی به این توجیه ها نیست؛ زیرا هیچ اشکالی ندارد که پدیدار شدن آنها به صورت معجزه باشد، چون در جهت اقامه حجّت و تقویت حق و هدایت مردم است و با قانون معجزه ناسازگاری ندارد.
به علاوه این نشانه از نشانه های حتمی ظهور نیست و در روایات، به ناگزیر بودن آن اشاره نشده است؛ از این رو نمیتوان خسوف و کسوف غیرعادی را از نشانه های قطعی و مسلم ظهور به حساب آورد.
116 - طلوع خورشید از مغرب
راجع به این حادثه تحلیل های متفاوتی وجود دارد چرا که تقریبا وقوع آن غیر ممکن است وقوع چنین حادثه ای وضعیت اکو زیستی جهان را به هم می زند و در ثانی چنانچه خورشید برای ما از سمت غرب طلوع کند همان سمت نیز برای خیلی ها هنوز سمت شرق است و دهها تحلیل دیگر…