چشم به راهم تا تو بیایی
سلام آقا این روزها شعارهای زیبایی در بین مسلمانان شنیده میشود.
شعار درحد حرف بر زمین مانده است . اللهم عجل الولیک الفرج نُقل مجالس است . امان از مجالسی که به یُمن روز نیمه شعبان بر پا می شود . نیّت صاحبان این مجالس برکت در زندگی مشترک آینده است .آقاجان این شورو هیجان برای دیده شدن است .
آقا اجان ما دراین روزگار از فهم شما دور شده ایم . انگار مغزمان برنامه ریزی هایش برای زندگی دینی نیست . انگار در تمام دوران زندگی گمگشتگی داشته ایم . آقاجان نتیجه ای تمام آموزشهای دوران مدرسه این شده است . ازقرآن برای عکاسی ،از ایام ولادت برای مجالس گناه استفاده می کنیم .
ما به عکس فهمیده ایم که باید فقط درروز مهمی ازدواج کنیم . ولی اینکه چطور باید رفتارکنیم را نیاموخته ایم . ما نقص یادگیری را در این دوران بهمراه داریم .
آقاجان ، چه عجیب شده ایم که صاحب مجلس را شما می دانیم اما رضایت شما را اهمیت نمی دهیم . عجیب مردمی هستیم ما .
سرور ما ، غفلت ما را به پای جهالت بگذارید و برای ما دعا کنید . اقاجان ،دعاکنید ما درعصر شعار تمدن ،بفهمیم که ما هم مصداق جهالت دوران هستیم .
صاحب زمان ،مارا پیدا کن .ما در درون خواسته های نفس گم شده ایم . ما سرگشته ای ماجرای خودخواهی خویشتنیم . ما
گمراه تبلیغات شده ایم . ما سرگرم لایک کردن و تماشا کردنیم . مطالعه هایمان ذره بینی شده است ، دور از تفکر عمیق ،دوراز مشغله ای ظهور …
آقاجان ، دراین عالم هرکسی بره خرید و جنس بد بهش بدند اصطلاحاً میگند :بهش انداختند .آقاجان ،ما را بخرید ،ما خریدنی نیستیم .اما به کرم شما چشم دوخته ایم . آقاجان ،کشتی بزرگ ایران سوراخهای بزرگی دارد مارا از این غرق شدن نجات دهید .
ناجی ما ،
من را نمی شناخت کسی اینجا، گم نامم و به نام تو می نازم
شادم که مثل عده معدودی،شعری برای نام نمی سازم
شعرم برای توست شعاری نیست،کشتی برای موج سواری نیست
باور مکن که دل به زمین دادم،وقتی تویی بهانه پروازم
هر جا که نام نامی تو آنجاست،قلبم بهانه غزلی دارد
این سوز ریشه ای ازلی دارد،پس با غم عزیز تو دمسازم
شعرم اگر چه هیچ نمی ارزد،سوزانده است نام و نشانم را
می سوزم و به هیزم ابیاتم،بیتی به عشق شعله می اندازم
یا صاحب الزمان و زمین موعود،دانای هرکه آمد و هر چه بود
گم نامم و تویی تو،که می دانی،تنها به نام سبز تو می نازم