چرا امر به معروف و نهی از منکر نمی کنیم ؟
بسم الله الرحمن الرحیم
چرا امر به معروف و نهی از منکر نمی کنیم؟!
دلیل اول
–چون اهمیت آنرا نمی دانیم .
کدام عضو مهمتر است ؟
دست ؟ پا ؟ گوش یا چشم ؟
یا شبکه عصبی ؟
این مشخص است که اگر شبکه عصبی دستور دهنده به انجام نیازهای ضروری و نهی کننده از کارهای خطرناک نباشد، همه اعضاء مختل می شوند
اهمیت امر به معروف و نهی از منکر
احادیث فراوانی در خصوص اهمیت امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد اما همین یک حدیث برای بیان اهمیت این تکلیف الهی به تنهایی کفایت می کند .
قال امیر المومنین علی (ع) :
وَمَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَالْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ، إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ (نهج البلاغه /حکمت 374)
تمام کارهای خیر و حتی جهاد در راه خدا نسبت به امر بمعروف و نهی از منکر مانند رطوبت دهان است نسبت به آب اقیانوس پایان ناپذیر
دلیل دوم
چون به واجب بودن امر به معروف و نهی از منکر و حرام بودن ترک این وظیفه توجه نداریم .
فروع دین ما و اهم واجبات الهی 10 تاست نه 6 تا .
1 –نماز 2-روزه 3–خمس 4–زکات 5–جهاد 6 -حج 7-امر به معروف 8- نهی از منکر 9- تولی 10- تبری
–امر به معروف و نهی از منکر مثل نماز واجبست و ترک آن مثل ترک نماز و روزه است.
انجام ندادن امر بمعروف و نهی از منکر گناه است،
همانطور که تارک نماز گناهکار است، ترک کننده امر به معروف و نهی از منکر گناهکار
و مستحق عذاب الهی
–«و الموُمنون و الموُمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر»
–فلذا امر به معروف و نهی از منکر علاوه بر وجوب شرعی، وجوب قانونی هم دارد و عمل نکردن به آن خلاف قانون هم هست.
دلیل سوم
چون نتایج خطرناک و ویرانگر ترک امر به معروف و نهی از منکر را نمی دانیم .
بعضی از آثار ترک امر به معروف و نهی از منکر عبارتند از :
1- آماده شدن برای جنگ با خداوند: پیامبر اکرم (ص) وقتی امت من امر به معروف و نهی از منکر را به یکدیگر بسپارند باید آماده جنگی با خداوند می باشند (وسائل ج 16 ص 118).
2- شریک بودن در گناه گناهکاران: عذاب الهی اصحاب سبت و کسانی که نهی از منکر نمی کردند (اعراف 163 الی 167). حدیث/ هرکس همسایه ای دارد اهل معصیت است و او را نهی نمی کند در گناه او شریک است . (مجموعه ورام ج 1/ص2).
3- مورد لعنت خدا قرارگرفتن و دور شدن از رحمت پروردگار: بر کسانی از فرزندان یعقوب که کافر شدند از زبان داوود و عیسی بن مریم لعنت فرستاده شد، بخاطر آنکه نافرمانی می کردند و از حدود تجاوز کردند و آنها هیچگاه از کارهای منکری که انجام می شد جلوگیری نمی کردند چقدر زشت بود رفتارآنان (مائده 78ـ79).
4- از بین رفتن برکت زندگی: پیامبر اعظم (ص) تا زمانیکه انسان امر به معروف و نهی از منکر کند و در کار نیک به یاری یکدیگر برخیرند، سلامتند و چون چنین نکنند برکات از ایشان گرفته می شود.
5- حاکم شدن اشرارو عدم استجابت دعا: امام رضا (ع): امر به معروف و نهی از منکر کنید گرنه خدا بدان شما را بر نیکان غالب می کند و چون چنین شود هر چه نیکان دعا کنند مستجاب نخواهد شد (وسائل ج 16 ص 118)
6- هلاکت ملت و نابودی نژاد: امام علی (ع) آنان که قبل از شما بودند بخاطر این هلاک شدند که مرتکب گناهان می شدند و علمای ربانی و دانشمندان نیکو اثر آنان را از این کارها نهی نمی کردند (وسائل ج 16 ص 120). نژاد اروپایی با رشد منفی جمعیت در حال انقراض است.
7- مورد لعنت معصوم واقع شدن و دور شدن از شفاعت اهل بیت: می باید بزرگسالان شما به نادانان و ریاست طلبان توجه کرده و آنها را نهی از منکر کنند و گرنه لعنت من به تمام شما می رسد (کافی ج 8 ص 158)
8- مرگ جامعه: امام علی(ع) «مَن تَرَکَ اِنکارَ المُنکَرِ بِقَلبِه و يَدِهِ وَ لِسانِهِ فَهوَ ميّتٌ بَينَ الاَحياء» کسی که انکار منکر را با قلب و دست و زبانش ترک کند مرده ای ميان زندگان است. (تهذيب/ ج 6/ ص181)
دلیل چهارم
تـرس
از خطر جانی می ترسیم ، از خطر مالی می ترسیم ، از خطر آبرویی می ترسیم .
آیا این ترس ها بجاست ؟ آیا امر به معروف و نهی از منکر موجب ضرر مالی و جانی می شود؟
اولاً پاسخ این سؤالها را یکجا امیر المومنین (ع) می دهند:
«وَإِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ لَايُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ، وَلَايَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ» امر به معروف و نهی از منکر نه مرگی را نزدیک و نه روزی کسی را کاهش می دهد (نهج البلاغه /حکمت 374)
ثانیاً ممکن است تصور کنیم بعضی افرادی که حین امر بمعروف و نهی از منکر مضروب یا شهید می شوند پس چیست؟
ثالثاً سالانه در کشور حدود بیست هزار نفر در تصادف رانندکی کشته می شوند آیا مردم از ترس مرگ از سوار شدن خودرو پرهیز می کنند ؟
از هر چند میلیون امر به معروف و نهی از منکر یکی ممکن است منجر به چنین حادثه ای شود.
چه کسی می گوید که آنها اگر امر به معروف و نهی از منکر نمی کردند دچار صدمه نمی شدند.
اینما تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم فی بروج مشیده(نساء 78)
رابعاً فریضه امر به معروف و نهی از منکر بقدری مهم است که خدا رضایت می دهد محبوب ترین بنده ه اش یعنی سیدالشهداء (ع) در راه آن به شهادت برسد و خاندان معظم اهل بیت به اسارت در آیند و هتک حرمت شود، مگر جان ما از جان آن حضرت عزیزتر و حرمت ما از خاندان آن حضرت مهمتر است؟
قال الحسین (ع): «انّما خرجتُ لطلب الاصلاح فی امّةِ جدّی ، اُرید اَن آمر بالمعروف و أنهی عنی المنکر»
همانا قیام من برای اصلاح امّت جدم بود و هدف مهم من امر به معروف و نهی از منکر
دلیل 5
ضعف ایمان
پیامبر اعظم (ص) فرمودند : ان الله لیبغض المومن الضعیف الذی لا دین له. فقیل : و من المومن الضعیف الذی لا دین له ؟ قال الذی لا ینهی عن المنکر
خدا از مومن که دین ندارد نفرت دارد . گفته شد مومنی که دین ندارد کیست ؟ فرمودند : کسی که نهی از منکر نمی کند (حر عاملی بیتا 11 / 399)
دلیل 6
یأس و نومیدی
امید به اصلاح وضعیت نداریم، کثرت وجود بعضی منکرات این تصور را پیش می آورد که هیچ امیدی به اصلاح نیست و تذکر و امر به معروف و نهی از منکر بی فایده است و اثری ندارد.
آیا نومیدی حجتی برای ترک این وظایف الهی است؟
اولاً: کثرت بدی و بدان دلیلی بر غلبه آنان نیست. خدای متعال می فرماید: کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره بإذن الله والله مع الصابرین.
ثانیاً: کمی عدد و غربت حقیقت دلیلی بر عدم موفقیت نیست «ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم»(بقره 249)
ثالثاً: اگر چنین تصوری حجت بود اغلب انبیاء باید دست از تبلیغ و امر به معروف و نهی از منکر می کشیدند.
برابر اعلام قرآن کریم تبلیغ حضرت نوح (ع)950 سال طول کشیده ولی در نهایت می فرماید:«و ما أمن معه الا قلیل» با وجود این تبلیغ طولانی عده قلیلی به او ایمان آوردند(عنکبوت14) ولی او دست از تبلیغ برنداشت.
رابعاً: قران می فرماید«حتی اذ استیأس الرسل و ظنوا انهم قد کذبوا جائهم نصرنا»
آنگاه که انبیاء از ایمان آوردن مردم به مرز نومیدی رسیدند و مردم گمان کردند که آنها دروغگو هستند، یاری ما(خدا) آنان را دریافت.(یوسف110)
بنابراین کثرت منکرات وعادی شدن ترک معروفات دلیلی برمأیوس شدن وحجتی برای ترک امرونهی نیست
دلیل 7
نداشتن صبر و حوصله
اغلب ما صبر نداریم، حوصله نداریم در پاسخ کسی که توصیه به امر به معروف و نهی از منکر می کند؛ می گوییم: حوصله داری؟! ولش کن!
عدم تخصیص وقت به یک واجب بدون حجت شرعی مستوجب مجازات الهی است اگر در آن وقت مشغول واجب مهمتری هستیم، نزد خدا حجتی داریم. اما اگر برای کارهای غیر واجب یا کمتر ضروری به بهانه حوصله نداشتن و وقت نداشتن این فرائض را ترک کنیم مثل آن است که به خاطر کم حوصلگی نماز را ترک کنیم.
قال علی بن الحسین(ع): الصبر من الایمان بمنزله الرأس من الجسد. فإذا اقطع الرأس باء الجسد
امام زین العابدین (ع): نسبت پایداری با ایمان مثل سر است نسبت به بدن وقتی سر قطع شود جسد از بین می رود. (اصول کافی جلد 2 ص 89)
منبع : کانال تخصصی واجب فراموش شده