بیشعوری بس است دیگر
برشی از کتاب :
بی شعورها برای خودشان قواعد نانوشته ایی دارند .برخی از مهمترین انها:
1_برای دیگران مشکل بوجود میاورند.
2_نیازی به ریشه یابی مشکلات ندارند,چون همیشه یکی را پیدا میکنند که تقصیرها را بیاندازند گردنش .
3_کوتاه نمی ایند.همه ی خطاها را پشت نقابی از وقاحت و رذالت مخفی میکنند.چراکه هرچه جرمت بزرگتر باشد باید پررویی ت هم بیش تر باشد.
5_همه ای قوانین درنظر انها برای این بوجود امدند که نقض شوند,اما این حق فقط انحصارا برای انهاست.اگر کسی دیگری این کار را انجام بدهد وای به حال و روزش.
6_اگر از قانونی خسته شوندمطابق نیازشان یکی دیگر میسازند ,اما به محض انکه به خواسته شان رسیدند همان را هم خیلی راحت زیر پا میگذارند.
7_تردیذی به خودشان راه نمیدهند که هرچه که اراده کنند بلافاصله باید اماده شود.
بیشعورها کسانی هستند که فکرمیکنند قانون در رابطه با آنها وضع میشود,و آنها تافته های جدا بافته ای هستندکه حق انجام هرکاری را دارند.
بیشعوری مرض وقاحت و سواستفاده از آدمهاست.
مشکل درمان بی شعوری این است که آدم بیشعور معمولا قبول نمیکند که بیشعوراست.
بیماری بیشعوری به شدت مسری است.دنیا در خطر بیماری بیشعوریست.
تمرین:ایا هرگز مثل بیشعورها رفتار کرده اید?در دفتری بنویسید که ایا فردی را تحقیر کرده اید.بعد نوشته تان را بخوانید.فکرنمیکنید بیشعورید???
قسمتی از کتاب (بیشعوری بس است دیگر)صفحات53تا56.