سلام. صبحتون بخیر
دوستان عزیزم . قرار نیست ما مدام در حال یادگیری باشیم. باورکنید دانستن دو قانون داده شده در زمینه همسرداری نیاز به سالها تمرین دارد .
مشکلات جامعه امروز ی ما ندانستن نیست . بلکه عمل نکردن به دانسته هاست .
من مطمئنم که خیلی نکات تربیتی و آموزشی را میدانیم اما دانستن مطالب کمکی به شما نمیکند .
باید عمل را آغاز کنید .
در قانون یک همسرداری گفته شد : ما انتخاب کرده ایم که با چه کسی اختلاف نظر داشته باشیم . پس این قانون به ما آموخت که قرار نیست نظرات من و همسرم یکی باشد و ممکن است او با من تفاوتهایی داشته باشد . و این تفاوتها را باید بپذیرم . البته با حس خوب . نه با حس تحمل و با غم وناراحتی .
پذیرش یعنی حس خوب . نه پذیرفتن با حس بد و ناراحتی و غم . تحمل کردن نیاز به انرژی زیادی دارد .
اما پذیرش یعنی کنار آمدن با تفاوتها . پذیرش یعنی در زندگی همه انسانها سختی و اختلاف وجوددارد . پذیرش یعنی همسر منم مثل تمام انسانهای دیگر هم بدی دارد و هم خوبی .
پذیرش دیدن واقعیت زندگی هاست. نه دیدن ظاهر زندگی اطرافیان .
قانون دوم هم زیباترین قانون است باید تصمیم بگیرید با احترام و محبت با نزدیکترین فرد زندگیمون رفتار کنیم . وگول ظاهر نسبت را نخوریم . یعنی هرروز با حس وجود مهمان در خانه با او رفتار کنیم .
این همان احترامیست که شما به زن یا مرد غریبه میگذارید . اما به اشتباه از همسر خود دریغ میکنید .
این همان احترامیست که یک فرد دانا به همسر ما میگذارد و او را به راحتی در خیابان شکار میکند . از هوو ها یاد بگیریم . به نقاط مثبت همسر تمرکز کنیم . نه به ناتوانیها و کاستی ها .
درپایان ..توصیه میکنم خانه را برای خود تبدیل به یک مهمانی هرروزه کنید . تا حس احترام به خانه شما برگردد . یاحق
به نام خدای مهربانم
قانون یک گفته شد که من انتخاب کرده ام با چه کسی اختلاف نظر داشته باشم . و حتی میشه گفت تمام افراد زندگی ما با ما اختلاف نظر خواهند داشت .
پس به این انتخاب باید احترام گذاشت . محترمانه زندگی کردن سخت ترین کار دنیاست . فکرکنید هرروزقرار است ساعاتی در خانه مهمانی داشته باشید که با او رودربایستی دارید . چقدر معذب هستید ؟ و چقدر اذیت میشید ؟
یک حقیقت بزرگ وجوددارد . شما باید با همسرتون و فرزندتان مانند مرد همسایه و فرزند همسایه برخورد کنید تا از زندگی لذت ببرید . به همان کیفیت . برخورد خودرا هنگام حضور یک غریبه در منزل به یاد بیاورید .
واقعیت اینست همسر و فرزند شما حق بیشتری از آن غریبه برخورد دار هستند و اگر احترام و حس شما زیادی صمیمانه باشد و عزت نفس طرف مقابل را در نظر نگیرید. به زودی مورد انتقاد قرار خواهید گرفت . یا به راحتی شمارا کنار خواهند گذاشت .
تصورکنید پسر همسایه برای صرف ناهار با فرزند شما در منزل شما هستند . اگر شربت آلبالو توسط مهمان روی فرش کرمتون ریخته شود . چه عکس العملی دارید؟؟؟
این عکس العمل رو دقیقا باید با فرزندتون داشته باشید . تا عزت نفس او سلامت باشد . آیا واقعا ما اینگونه ایم ؟؟؟؟
لطفا به مهمانهای دائمی زندگیتون بیشتر اهمیت دهید .
به نام حضرت دوست
خداوندا لحظاتی که مرا رها کردی تا ته چاه رفته ام .چه عجیب است که نگاهت را دائما نیازمندیم .
معبود من نیم نگاهی کافیست که نوررا حس کنیم . بارالها لحظه ای مارا به حال خود رها مکن . جز تو یاوری نیست .
خدایا نگاه مارا به درون خود معطوف کن که هرچه درد است از سرچرخاندن ما به بیرون است .
کاش جز دیدن عیب خود امکانی نبود . مرا مشغول عیوب خود کن . خداوندا لحظه ای مرا به حال خود رها مکن . مرا سردرگمی ها با خود میبرد .
ای همه هستی من ، مرا نیست مکن . دیدن اطراف مرا با خود میبرد . چشمهایم را بینای خود کن .
در پهنای زمینت راه می روم و سرم را به آسمانت سرگرم کن ..
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ
پرودگارا، بر علی بن موسی الرضای برگزیده درود و رحمت فرست . آن پیشوای پارسا و منزه و حجت تو بر هر که روی زمین و زیر خاک است. بر آن صدیق شهید درود و رحمت فراوان فرست، درودی کامل و بالنده و از پی هم و پیاپی و پی در پی، همچون برترین و درود و رحمتی که بر هریک از اولیائت فرستادی.
یاد اهل بیت:
امام رضا علیه السلام: مَن جَلَسَ مَجلِسا یُحیى فیهِ أمرُنا، لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَموتُ القُلوُبُ؛
هر که در مجلسى بنشیند که در آن یاد ما (اهل بیت) زنده مى شود، قلبش، در روزى که قلب ها مى میرند، نمى میرد.
???? بحار الأنوار، ج 49، ص 90
سلام بر امام مهربانی
دلتنگ مهرتوام .آقاجانم.
درست زمانی که در حرمت سردگم تاریکی بودم . دستم گرفتی وبا خودت بردی. سرمست این مهرتوام .
هرچیزی درزندگی دارم در حرم تو درخواست کردم . هرچی دارم از نگاه توست .
چشم بستی روی سیاهی درونم و از ظن خود مرا دیدی . لیله الرغائب مهمانت بودم . میزبانیت مبهوتم کرده بود . قربانی تو شدن لیاقت می خواهد .اما آرزوی من فدای تو شدن است . ضمانت کردنت را با چشم خود دیدم . یا شمس الشموس مرا چه به نگاه شما . میدانم لایق وصف شما نیستم . میدانم از کرم شماست .وگرنه من بیچاره تراز این حرفها هستم که به چشم ارباب بیایم. آقاجان باز سراغت آماده ام . ظلمت نفس درد بزرگیست . مولا جان به داد نفس بیمارم برس . آقاجان نیم نگاهی از شما کافیست .
یا امام رئوف به داد بیچاره ای برس که تمام عمر اسم شما روی زبانش است و مدام یاد شما را در دل دارد .
یا معین الضعفا سردرگم نگاه شما روزها را به سرگردانی میگذرانم. . . ..
برتری زیارت امام رضا علیه السلام بر زیارت امام حسین علیه السلام
اين برترى، ريشه در روايات معتبرى است كه از امام محمد تقى (عليهالسلام) نقل شده است.
عبدالعظيم مىگويد: روزى به امام جواد (عليهالسلام) عرض كردم: آقا بين زيارت مرقد امام حسين و كربلا و زيارت بارگاه پدرتان در طوس حيران شدهام، در اينباره چه مىفرماييد؟
امام فرمود: در اينجا درنگ نما. سپس آنحضرت به درون اتاق رفت و در حالىكه اشك بر گونهاش جارى بود بازگشت و فرمود:
زائران قبر امام حسين (عليهالسلام) بسيارند، ليكن قبر پدرم زائران كمى دارد. (1)
همچنين از حضرت امام جواد عليه السّلام پرسيدند كه زيارت پدر شما افضل است يا زيارت امام حسين عليه السّلام؟
فرمود: زياره أبى أفضل، و ذلك أن أبا عبد الله ع يزوره كل الناس و أبى لا يزوره إلا الخواص من الشيعه (2) زيارت پدرم برتر است، چون به زيارت حضرت اباعبدالله (عليهالسلام) همگان مىروند وليكن پدرم را زيارت نمىكنند مگر خاصّان شيعه.»
مراد امام از خاصّان شيعه كيست؟ در اين باره چند پاسخ همخوان مطرح است
1 شيعيان دوازده امامى زيرا هر كه حضرت امام رضا را امام مىداند بقيه ائمه را نيز امام مىدانند، چون تنها شيعه اثنا عشرى زيارت آن حضرت مىكنند و زيارت آن امام دليل تشيع است و فرق ديگر شيعه چون واقفيه (هفت امامى) و كيسانيه (سه امامى و پيروان محمد حنفيه)، فقط به زيارت حضرت امام حسين عليه السّلام مىروند.
2 آنان مؤمن و مسلمند هر جا كه ايشان باشند و از فرق باطله نباشند اميد نزول رحمت الهى بيشتر است.
3 چون شيعه و سنّى به زيارت حضرت امام حسين صلوات اللَّه عليه مىروند مهجور نيستند به خلاف حرم و روضه امام رضا (عليهالسلام) كه خواص مىروند و خواص كم مىباشند، روضه آن حضرت مهجور است در آنجا بيشتر مىبايد رفت و اين رفتن از جهه تقويت اعتقادات ايشان مطلوبست. (3)
البته علامه مجلسى، روايت را به گونهاى ديگر تبيين مىكند و آن را ناظر به زمان امام جواد (عليهالسلام) مىداند، زيرا در آن وقت، تنها خواص شيعه به اين زيارت رغبت نشان مىدادند. از اين رو هر زمانى كه حرم هر امام، زائرى كمترى داشته باشد، ثواب زيارت او بيشتر خواهد بود. (4)
پى نوشت:
1) كافى، ج 4، ص 584 عيون اخبارالرضا (عليهالسلام)، ج 2، ص 261 بحارالانوار، 99، ص 2
38) كامل الزيارات، ص 3
306) لوامع صاحبقرانى، ج 8، ص 549 بحارالأنوار، ج 99، ص 4
39) مجلسى، ملاذ الأخيار، ج 9، ص 217
- فصل اول : کودک از نگاه اندیشمندان
- فصل دوم : کودک از جنین تا هفت سالگی –>> -چرا کودک با گریه به دنیا می اید؟ - رشد کودک در ماه های مختلف - بازی کردن چیست؟ - چگونه تشویق یا تنبیه؟ -کودک و مسائل جنسی
- فصل سوم : از 7 تا 14 سالگی —–>> - چگونه کودک درس بخواند؟ - چگونه کودک را با ایمان بار بیاوریم ؟ - شکل خدا در ذهن کودک - کودک و شب ادراری - مکیدن انشگت - لکنت زبان - ناخن جویدن - ترس کودک - دروغگویی کودک
- فصل چهارم : از 8 تا 14 سالگی —>> - تفاوت تربیتی دختر و پسر ؟ - تفاوت عشق و رابطه زناشویی در نگاه ماو کودک - اموزش مرگ به کودک - شناسایی و درمان اختلال رفتارهای کودک - به فرزندان خود چه بگوییم و چه نگوییم؟ - وضعیت تربیت کودکان در خانواده های ایرانی
- فصل پنجم کودکان معلول
- فصل ششم : از 14 تا 21 سالگی - مراجل بلوغ جسمی دختران و پسران - طرز تربیت والدین مستبد -والدین مسامحه کار - والدین متعادل - روان شناختی غریزه جنسی
- فصل7 : افسردگی چیست؟
- فصل8 : اعتیاد
- فصل9 : خودکشی
- فصل 10 : واپسین کلام در نیمهی راه
- فصل 11 : عبارات تاکیدی
- فصل12 : پرسش های بی پاسخ
- فصل 13 : آزمونهای خودشناسی
به نام خداوند مهربان
چندتا قانون را باید بپذیری :
1-نفس دشمن ماست .
2- باید عزم داشته باشی مبارزه کنی با نفست
3-بپذیری دوست نداشتنی ها
انسان نه حیوان است و نه فرشته . حیوان هرکاری دوست دارد انجام می دهد .فرشته فقط کار خوب انجام می دهد .اما انسان انتخابگر است و باید انتخاب کند .
سیستم زندگی انسان برعکس حیوانات است . انسان وقتی بیمار است نباید چیزی که دوست دارد را بخورد .بلکه داروهای تلخ باید مصرف کند و باید پرهیز غذایی داشته باشد . اما حیوانات دکتر سرخود هستند و چیزی که میخورند مناسب با بیماریست .
پس انسان باید مبارزه کند . و بپذیرد اتفاقات دوست نداشتنی را . و ترک کند گناه را . ترک گناهانی که دوست داشتنی و لذت بخش است اصلی ترین مبارزه با نفس انسان است و بعد از ترک گناه رعایت دستورات خداوند اهمیت دارد .
پس برای اینکه در مسیر درست هدایت قرار بگیری باید متفاوت از حیوانات عمل کنی و در نقطه تمایزت با او حرکت کنی . و انتخاب هایی داشته باشی که جلوه ای انسانیت را در تو به نمایش بگذارد .
هدف از نگارش این کتاب آموزش و استفاده از نکاتی است که این روش تغذیه برای مادر و فرزندلذت بخش میسازد و دلبستگی عمیقی بین آنها برقرار میکند. این کتاب 171 صفحه است و درمورد موضاعات زیر در آن مطلب میبینید . (انتشارات صابرین)
- آماده شدن مادرشیرده قبل اززایمان
- چگونگی تولید شیر مادر
- مزایای شیردادن به نوزاد
- شیردادن به طور صحیح
- دوشیدن شیر با دست
- شیردادن بعد از عمل سزارین
- برنامه شیردادن به نوزاد
- شیرمادر و نوازد نارس یا بیمار
- چگونه میتوان ازکافی بودن شیرمادر مطمئن شد.
- مراقبت از سینه
- روشهای افزایش شیرمادر
- بزرگ شدن سینه و پیشگیری و درمان
- لباس و پوشاک مناسب برای شیرداادن
- آرامش هنگام شیردادن
- نیاز کودک به اب و ویتامین و آهن
- تغذیه سالم و اندام مناسب
- پیشگیری از عفونت سینه
- غذای کمکی همراه شیر و ………….تا فصل چهلم
- د رانتها زمان و نحوه شیرگرفتن کودک
بخش اول
نوزاد دنیا را چگونه میبیند؟
فصل1 تولد نوزادونخستین روزهاای زندگی(زندگی جنین -تولد-دنیای نوزاد)
فصل 2 وزودنوازد به خانه (تنظیم آهنگ زندگی نوزاد-نقش پدر-آموختن روابط اجتماعی)
فصل3 -3تا6 ماهگی (دو انقلاب بزرگ در قوه ی بینایی -قوه شنوایی-کشف دنیا)
فصل4 نوزاد به یک انسان اجتماعی تبدیل میشود.(توانایی های جسمی-درک اندازه ی واقعه ی اشیا-ارتباط با دیگران - شروع حرف زدن)
فصل5 شکوفایی سخن گفتن،پس از یک سال(برتری قوه ی بینایی برقوه ی شنوایی-توانایی حرف زدن )
بخش دوم
برای رشد متعادل و هماهنگ نوزاد چه کمکی به او بکنیم؟
فصل6 نوازد چگونه می آموزد ؟(تاثیر تجارب برسیستم عصبی او - روش های گوناگون فراگیری-بخاطر سپردن آموخته ها )
فصل7 روشهای گوناگون تحقیق ومطالعه درمورد نوزاد و کودک (مطالعات براساس تغییرات ضربان قلب جنین - مکیدن،اما نه برای گرسنگی - روش تحقیق براساس نگاه نوزاد-پردازش اطلاعات در مغز نوزاد)
فصل8 نیاز کودک به بازی و اسباب بازی و فعالیت های سرگرم کننده (موسیقی-خواندن کتاب-تقلیدکرددن-تفکیک کردن-بازی و حس لامسه)
فصل9 وظایف پدرومادر (روش تربیت پدرومادر و شکل گیری کودک - چنداصل درمورد تربیت کودک - تربیت کودک فقط به پدرو مادر بستگی ندارد)
فصل10 آیا میتوان پس از 3 سالگی شخصیت انسان را تغییر داد؟
به نام یار بی یاوران
بعضی ها سوال میکنند چطور میشود نکات مثبت دیگران را دید و تمرکز کرد روی مثبت ها و نعمت ها ؟؟
در 11 سال گذشته تنها راه حلی که پیدا کردم برخلاف علم روانشناسیت . روانشناسی مدام انسان را هدایت میکند روی دیدن نقاط مثبت خود . البته دیدن یک نکات مثبت به انسان اعتماد به نفس میدهد . اما کاروحشتناک تری با ما میکند که اثر بدتری بر روح و روان ما خواهد داشت .
دادن این نسخه به همه ای انسان ها ظلم به اوست . اینکه مدام به همه یک نسخه داده شود که نکات مثبت خودرا بنویسید . و تمرکز کنید روی مثبتهاتون . خود بزرگ بینی عجیبی برای انسان بوجود می آورد که این بزرگ بینی در اکثر مواقع باعث کوچک و حقیر دیدن دیگران می شود . و انسان مدام ضربات روحی از دیگران میخورد . این ضربات بخاطر توقعات ما ایجاد می شوند . درواقع ما با تمرکز روی خوبیهای خود از بدی دیگران مدام ضربه می خوریم و دلزده و افسرده می شویم . این افسردگی ها در جامعه بی داد می کند . در حالیکه دین اسلام نسخه ای واقعی تر و عملی تر برای انسان پیچیده است .
دین زیبای اسلام راه حل منطقی تر و مناسب تر با فطرت انسان دارد .
انسان به خودی خود متکبر است و تمام چیز های خوب را برای خود می خواهد . و دنبال کمال و بهتر ینهاست . و این فطرت اوست .
و این انسان کمال جو اگر احساس ضعف دارد درمقابل دیگران باید نکات مثبت و نعمتهای خودرا بنویسید و تمرکز کند روی انها .
اما اگر مدام تمرکز روی بدی دیگران دارد و مدام سوء ظن دارد به انسانها و به همه بدبین شده است . باید نکات مثبت و منفی خود را بنویسید و تمرکز کند روی منفی های خود و مدام خوبی خود را کم و بی ارزش بداند تا بتواند رشد کند و به کمال نزدیک شود .
به همین دلیل د رتمام جلسات آموزشی من درخواست میکنم که هم نکات مثبت خودرا بنویسند و هم منفی خود را . و تمرکز کنند روی منفی ها برای تمرینات روزانه .
پس تنها راه علاج سوءظن به دیگران —–>> سوءظن به خود است .
به نام حضرت دوست
سلام. روز خوش
قانون مقاومت در دنیا یک قانون ثابت است . هر چیزی و هرشخصی که قصد اثبات بهش را داشته باشید در مقابل شما به طرز عجیبی ایستادگی میکند .
درمورد اشیا هم صادق است . به هرچیزی قصد اثبات داشته باشید بدن و روح روان خودت احساس درد دارد .
مثلا با پا به در ضربه میزنی .هم پاهات درد می گیره و هم بسمت با سرعت بیشتری بر میگردد.
مثلا قصد فروش جایی را داری که ازش متنفری . مطمئن باش فروش آن غیر ممکن می شود و مشتریها اصلا بسمت آن نمی آیند.
مثلا از مبلی تو خونه خسته شده ایی و قصد تعویضش را داری .هرکاری میکنی پس انداز کنی تا مبل جدید بخری امکانش پیش نمی آید .
و هزاران مثال دیگر از مقاومت اشیا .
اما در مورد انسانها —-> در این مورد هم صادق است . اگر همه ای عالم جمع شوند تا اثبات کنند که فلانی ناموفق است . خود شخص محکم تر از قبل قصد اثبات این را دارد که نه همه اشتباه میکنند . و این قانون دنیاست .
تنها راه حل رسیدن به خواسته ها —->> رها کردن و لذت بردن از نعمتهای اکنون است و دیدن نقاط قوت اون شخص یا اون شی است . و اگر لذت نبرید هرگز به نتیجه دلخواه نمیرسید .
تنفر و منتظر بودن باعث ایجاد گره های بیشتر در زندگی میشود .
اگر بپذیری شایسته دریافت بهترین ها می شوی .
پس تلاش کن برای فروش ان چیز –>> ولی درگیرش نباش . و مدام منتظر نشین . به اون چیز (مثلا خونه . ماشین . مبل و غیره ) عشق بورز و مدام مواظبت کن مثل اینکه قرار است تا ابد برای تو باشد .تا راحت با بهتری جایگزین شود .
تمام زندگی قانون مند است . اگر طبق قوانین زندگی نکنی . فقط عمر خود را تلف کرده ای و هرگز به اهدافت نمی رسی.
مهمترین قانون زندگی —> لذت بردن از انسانها و شرایط و اشیای خودتان است .
د راینصورت شایسته بهترینها می شوید .
به نام خداوند جان آفرین
گفتگوی زیر یک الگوی مناسب برای گفتگوی سالم و به حرف آوردن فرزند است .در این گفتگو شما به راحتی از موانع ارتباط فاصله دارید و به راحتی میتوانید بدون قضاوت با او گفتگو کنید . این نوع گفتگو را تمرین کنید تا ملکه ای ذهن شما شود .
والد: امروز مدرسه چه خبر بود ؟
فرزند :در حیاط مدرسه بازی کردیم .
والد: به به . چه خوب پس در مدرسه بازی کردید .
فرزند:بله ،ما سرسره بازی کردیم .
والد: سرسره بازی کردید؟
فرزند: بله ،من با فرزین بازی کردم.
والد : تو و فرزین سرسره بازی کردید؟
فرزند: بله ،ولی فرزین زیاد با من بازی نکرد .
والد : او با تو بازی نکرد ؟
فرزند: خیر ،او میخواست با علی بازی کند .
دقت کنید با این جوابهای کوتاه کودک را به راحتی تشویق به حرف زدن کرده اید . توجه داشته باشید که به احساسات او نیز دقت کنید .و در ادامه میتوانید جملاتی به آن اضافه کنید:
والد: مثل اینکه دوست نداری علی با فرزین بازی کند ؟
فرزند: او میخواست با علی بازی کند اما سرسره بازی ما تمام نشده بود .
والد: و تو از اینکه بازی را تمام نکرد ناراحت شددی ؟
فرزند: بله
-ممکن است مکالمه همین جا تمام شود . اگر فرزند مایل به ادامه دادن گفتگو بود با همین روش انعکاسی ادامه دهید و حتی میتوانید بعضی از جملات و احساسات اورا تعدیل و یا اصلاح کنید .مثلا :
فرزند: این فرزین دیوانه است .
دراین لحظه مراقب باشید نصحیت و پند ندهید ."نه تو نباید به دوستت دیوانه بگویی و غیره ” بهتر است مکالمه را اینگونه ادامه بدهید :
والد : فرزین نمی خواست سرسره بازی که تو دوست داشتی را ادامه بدهد ؟
فرزند:او واقعا دیوانه است. (خود را کنترل کنید)
والد:تو وقتی درباره فرزین صحبت میکنی ،عصبانی میشوی؟
فرزند»: بله .واقعا میخوام او از مدرسه ما برود .
ممکن است مکالمه همین جا تمام شود . اما اگر ادامه یافت به او کمک کنید درباره احساسی که دارد بیشتر فکر کند و ناراحتی خودرا بیرون بریزد . بیشتر انسانها نصحیت را دوست ندارند پس باید در مورد دیگران با جمله” بعضی از بچه ها ” حرف خودرا شروع کنید و انتقاد خود را متوجه دیگران کنید .
والد: بعضی از بچه ها وقتی کسی با آها بازی نکنند عصبانی و ناراحت میشوند .
فرزند: بله ،نیما امروز از دست ایمان خیلی عصبانی شد .
والد: (تکرار حرف فرزند) نیما از دست ایمان عصبانی شد؟
فرزند: نیما میخواست ماشین بازی کند اما ایمان میخواست لگو بازی کند.
والد: نیما می توانست با یک نفر دییگر بازی کند،بهتر نبود ؟
فرزند: درست است ، او هم بیرون آمد و با ما بازی کرد .
- با صحبت در مورد دیگران بطور غیر مستقیم به فرزندتان یاد می دهید تا درباره مشکل خود فکر کند و برای آن چاره ای بی اندیشد .خواندن کتاب و قصه گفتن هم موثر است .ضمن حرف زدن با کودک به او بفهمانید که احساساتش را درک میکند .
والد: به نظر میرسد که امروز خیلی به تو سخت گذشته است .
فرزند: نه زیاد اشکالی ندارد .
با این نوع گفتگو اعتماد به نفس فرزندتان بالا میرود و بهتر خواهد توانست مشکلات خودرا رفع کند .
منبع : ص126 تا 128 .کتاب فرزند دوم . نوشته دکتر مگ زوبیک . مترجم دکتر جواد میدانی
سلام
کتابی که معرفی میکنم . برای دخترخانمهایی که قصد ازدواج دارند کاربرد دارد و آشنایی با ویژگی شخصیتی افراد است .
شناخت اختلالات شخصیتی افراد .
و اینکه چگونه جذب افراد دچار اختلال شخصیت شده ام ؟
بررسی شخصیتهای ::
پارانوئید یا شکاک
شخصیت اسکیزوئید یا منزوی
شخصیت اسکیزوتایپال یا عجیب و غریب
شخصیت ضد اجتماعی
شخصیت مرزی
شخصیت هیستریونیک
شخصیت خودشیفته
شخصیت مهاجم
شخصیت اجتماعی
شخصیت وابسته
شخصیت وسواسی
شخصیت افسرده
و فصل آخر درمورد عملکرد کسی که با فرد اختلال شخصیت ازدواج کرده است چیست؟.
توصیه میکنم قبل از هر انتخابی این کتاب را مطالعه کنید .
یاحق
مطاب درج شدن در این کتاب: مادران قبل از اقدام برای فرزنددوم این کتاب 150 صفحه ای را مطالعه کنند و با آمادگی کامل آغاز کنند .
- برنامه ریزی برای فرزنددوم
- فاصله سنی مناسب
- گفتگو درمورد نوزاد با فرزنداول
- اماده کردن کودک اول
- اعتماد به نفس در کودک
- خشم وحسادت و خشونت کودک
- هم اتاق شدن با نوزاد
- تقویت دوستی بین دو کودک
- سپردن مسئولیت به کودک
- جلوگیری از مشاجره بین کودکان
- ارتباط کلامی و هنر حرف زدن با کودک و …….
به نام خدا
به نام خدا
قانون دوم زندگی ما —>> ما باید تصاحب بشیم .نه اینکه تصاحب کنیم .
چقدر این قانون تکان دهنده و زیباست . دو نوع تفکر در عالم وجوددارد.
1- فردی که بنا دارد تصاحب کند 2- فردی که بنادارد تصاحب شود .
اگر تصاحب بشویم . مخلص شده ایم . و چقدر سخت حاصل میوشد این اخلاص . .
این اخلاص انسان را صاحب حکمت میکند و چقدر سخت میشود دنیا را رها کرد و تصاحب نکرد .
چقدر باید تلاش کرد که به این تفکر رسید که همه چیز در دنیا امانت است و ما رهگذریم و نباید حسرت چیزی را بخوریم و فقط بابت تلاش هایمان پاداش میگیریم .
گویی زندگی انسان طراحی شده برای مبارزه با هوای نفس و هرچقدر نفس را ذلیل کنی نزد خداوند درجه ای بالاتری را داری .
در همسرداری و فرزند پروری به عینه دیده ام که زمانی به آرامش رسیدم که تصاحب شدم . هروقت قصد تصاحب کردن همسر و فرزندم را داشتم به سختی تنبیه شدم . از آنها دورتر شدم .
یک جمله ای جایی شنیدم که مدام تو ذهنم تکرار میشه —>> تا وقتی آویزونی گریزونند .
این جمله خیلی درسته . واقعا وابستگی و قصد تصاحب باعث فراری شدن اطرافیان خواهدشد .
تفکر کنید .خوشحال میشم نظر بدید .