به نام تنها معشوق عالم
نکته ای امروز که خیلی وقته برنامه ای زندگی من شده و مدام بهش فکرمیکنم را قصد دارم براتون بنویسم .
روز گاری در گذشته هدف من از زندگی انسان خوب بودن و به تکامل رسیدن بود . اما جالب بود که اصلا به هدف نزدیک نمیشدم و مدام دور تر و دورتر هم میشدم . بحث باهمسر با دوست با فامیل و …. جالب بود که بدتر هم شده بودم و مدام وارد بحث با دیگران میشدم و تمام خوبی که در حق فرد کرده بودم با بدترین پاسخ بسمت خودم برمیگشت و من هرروز کم توان تر و افسرده تر و حساس تر میشدم و مدام افسرده از اینکه چرا دیگران خوبی منو نمی بینند و مدام اذیتتم میکنند .
من هدفم درست بود . پس چرا مدام بدتر میشد ؟
تا اینکه جایی خوندم که هدف باید قابل دسترس و کوچک باشد تا به انسان انرژی حرکت کردن بدهد و انگیزه تلاش .
بنا براین نکته من باید هدفم را خورد میکردم به هدف کوچک . اول به هدف فکرکردم—> "انسان خوب باشم”
خب این خیلی هدف کلی بود . شایدم اصلا هدف نبود . چون نمیشد خوردش کرد . پس فکرکردم انسان خوب بودن یعنی چی ؟
انسان خوب چه ویژگی دارد؟ رسیدم به نکات زیادی .مثلا راستگو باشد . با ادب باشد . محترمانه صحبت بگوید . منظم باشد . مهربانی کند اما بدون توقع .و ….
خب . الان دیگه وقت برنامه ریزی بود . حالا اینکه از کجا شروع کنم گیجم کرده بود . اولویت با کدام بود ؟
در سخنرانی دکتر فرهنگ نکته ای پیدا کردم برای اولویت بندی همین نقص ها . به نام جدول کم تراکم و پرتراکم . طبق این جدول اسم ده نفر از نزدیکان را مینوشتیم و از هر فرد یک خصوصیت خوب و یک خصوصیت بد را مینوشتیم . اولین خصوصیتی که به ذهنمون میرسه را باید مینوشتیم . جدول که تمام شد . نتیجه ای این جدول جالب بود . دو ستون اسم و خصوصیت مثبت را پاره میکردیم و ستون خصوصیت منفی 80 درصد در ما وجود دارد . خصوصیت بدتر را انتخاب کرده و شروع به ترک اون خصوصیت میکردیم. چه تمرین فوق العاده ایی . چقدر دقیق . چقدر درست . ومن شروع کردم به تلاش .
ده خصوصیت منفی را در طی مدت یکسال ترک کردم . بسیار سخت بود . اما شیرین .
کار مهم بعدی که کردم این بود که به خودم قول دادم لحظه ای زندگی کنم . یعنی هرفردی را در طی روز میدیم به چشم یک فرشته بهش نگاه میکردم و تمام تلاشم را میکردم که خاطره ای خوب از من در خاطر داشته باشد . وای که این تمرین نفس گیر بود مخصوصا وقتی جایی حق با من بود و باید لبخند میزدم و با ارامش خاطره سازی میکردم برای شخص. این مهمترین تمرین سکوت هست . که مدتی فقط بپذیریم .
متاسفانه ما پر از حرف و کلام و جمله و دفاع هستیم . و این اجازه آرامش به ما نمیدهد . ما در هر زمینه ای حرف اماده داریم . درمورد همه چیز نظر میدهیم . طبیعت . انرژ اتمی . ستارگاان . چاه ها . میوه ها . همسایه . ماشین ها و ….. در مورد همه چیز .
وای که چقدر حرف میزنیم . مدام در حال سخنرانی . برای همه .
باید طعم سکوت را چشید.وارد درون خود شوید تا جهان و دنیا تغییر کند . این تنها راه رسیدن به آرامش است . باید تمرکز کرد روی خود .عمربه سرعت تمام میشود .لحظه ای را به دیگران اختصاص دهید باختید . اخلاق منفی و بد دیگران متعلق به خود آنهاست . اگر هم توهینی به شما میکنند این نشانه ای سختی ها و دردهای آن شخص است نشاندهنده ای فقر دانش شخص است . او را رها کنید .
به اعمال و رفتار خود دقت کنید . و درون را از کینه ها و نفرت ها و بدیها و گناهان پاک کنید . ارامش داشتن نیاز به محیط اطرف ندارد . آرامش تنها یک احساس است .
سلام بر اربعین و مسافرانش
جمعه هست و انتظار
انتظارت را به گور نبرم . . . من بیچاره جز تو بهانه ای ندارم اللهم عجل لولیک الفرج
وابستگی مثل یک زهر میتواند به راحتی انسان را از پا دربیاورد .
سفر را باید باورکرد .ما در این دنیا مسافریم . کاش این تنها باور ما شود . تنها بااین اندیشه می توان دنیا را تحمل کرد و آرامش داشت .
دارایی ها و نعمتها و افراد زندگی مان همه امانت های الهی هستند . وای که اگر این پایه و اساس تفکر من شود چه آرامشی بسراغم خواهد آمد .
بانوی صبور کربلا الگوی زیبای خداوند است که نظاره گر رفتن تک تک عزیزانش است و همه ای آن فجایع را زیبا میبیند .
خدایا مارا از توهم دارایی بیرون آور . خدایا جز تو کسی نیست که فریادرس ما باشد .
تمام عمر با توهم داشته ها میگذرد و روزی با تکه پارچه ای زیر خاک خواهیم رفت . خدایا مارا لحظه ای به حال خود رها مکن.
آمین یا رب العالمین
سلام .صبحتون بارانی و پر از عطر حضور
چقدر سخت زندگی میکنند انسانهایی که دنیا را جای راحتی و لذت میدانند و مدام با خلافش روبرو میشوند.
تنها مسیر درست زندگی پذیرش سختی های دنیاست . پذیرش عبودیت و تن به قانونمندیها دادن است .
راه مشخص است . هادی مشخص است . تمام زندگی یک انسان را انتخاب هایش می سازد .
مهمترین آرزوی فطری انسان بزرگ شدن است حالا در هرزمینه ایی . انسان کبریایی را دوست دار د . در حالیکه کبریایی فقط برای خداوند است و انسان مدام باید با این غرور و کبر مبارزه کند .
بهمین علت اعمال انسان با نیتش بررسی میشود و اگر نیت خالص برای خدا باشد نه ریاکاری ،کار خوب محسوب میشود و پاداش دارد.
پس راه درست متصل شدن به یک بزرگ است . نه بزرگ شدن .بهمین دلیل باید عبادت خدارا کرد و ولایت پذیری را پذیرفت و توسل به ائمه کرد .
نماز تمرین کوچک کردن نفس است وکسانیکه نماز را ترک کرده اند در مقابل خداوند کبرورزیده اند .
پس تنها راه نشان دادن عشق به خداوند ،نماز خواندن است .
سلام. صبحتون بخیر و شادکامی
ما هرروز متولد میشویم . هر روز خودمان انتخاب میکنیم که چه عینکی بر چشم بزنیم . و چگونه
زندگی کنیم . فقر مطلق وجودندارد . هرموجودی در این دنیا دارای نعمتهایست . فقط کافیست به پایین تر از خود نگاهی بیاندازد .
غرزدن و مدام شکوه کردن از دنیا و انسانها تنها حاصلی که دارد اینست که خود مارا در تاریکی و سیاهی غرق میکند بطوریکه فقط بدیها را میبینیم و مدام متمرکز روی سختیها میشویم .
کوتاه ترین تعریف زندگی = سختی +مبارزه
نکته : اگر کسی مسئله ای رنج کشیدن در دنیا را برای خود حل نکند .مدام به بیراهه خواهد رفت .
الگوهای ما در قرآن کریم مدام رنج کشیدن و سختی های آنها را برای ما بیان کردند که متوجه ماهیت دنیا بشویم .
اسلام یعنی تسلیم محض بودن و پذیرفتن بی چون و چرا ی قوانین الهی . و انجام علت آفرینش انسان . انسان برای عبادت خلق شده است و قطعا سخت ترین کار در ابتدای راه تن دادن به ریاضت ها و استمرار بر عبادات و مدام خلاف نفس عمل کردن و مدام مبارزه کنیم با تکبر ذاته ای انسان . خداوند انسانی را دوست دارد که تکبرش را به خاک بمالد و سجده ای عجز در مقابل عظمت الهی کند.
در حدی که در گودی قتلگاه امام حسن علیه السلام میفرماید: خدایا من هنوزم تسلیم هستم . آیا رنجی بوده که خداوند به امام حسین علیه السلام نداده باشد ؟
و مهمترین اصل خداوند این است که : رنج ها متناسب با ظرفیت و استعداد انسانهاست .
پس سختی و دردی که داری را بپذیر و مدام بگو ان مع العسر یسرا
هنر شما اینست که در سخت ترین اتفاقات نعمتهات را ببینی .
رنج را بپذیر تا رنج تو را کورنکند . رنجها فقط یک خواب کوتاهند .به رنجورتر از خودت نگاه کن . تا شکر لحظات را بکنی .
سوره بلد ایه 4 : به راستی که انسانها را در سختی و رنج ها آفریدیم .
سوره انشراح ایه 6: ان مع العسر یسرا .حتما حتما حتما حتما به همراه هر سختی آسانیست .
دنیا محل لذت نیست . اگر رنج گریز باشی ،از تربیت نفس فاصله میگیری و دین سخت ترین مسیر خواهد بود و مدام متلاطم زندگی خواهی کرد .
در بلاها هم می چشم لذات او
مات اویم ،مات اویم ،مات او
سکوت کنید و لبخند بزنید به دارایی هایتان . اتفاقات زندگی در مسیر رشد و سعادت توست .
یاحق .
به نام تنها معشوق عالم
اگر منتظر رسیدن فرصتی برای سکوت هستید . این فرصت هرگز پیش نمی آید .
فرصت همین امروز و همین حالاست .
عادت بسیار بد ما انسانها این است که خیلی امید به وجود فرداها داریم و مدام منتظر روزهای آینده هستیم .
در حالیکه تنهاا دارایی ما امروز است .
اگر سکوت کردن و عشق ورزیدن به دیگران را موکول میکنید به فرداها . فقط فرصتها را از دست میدهید .
برای عشق ورزیدن به خوبیها هروز باید زندگی کرد . هرروز باید در افراد مثبتها را یافت .
پیشنهاد میکنم امروز فقط امروز را جوری زندگی کنید که انگار آخرین روز عمرتان هست و فرصتی برای با دیگران بودن و محبت کردن به انها ندارید .
این تمرین که ما روزانه زندگی کنیم باعث آرامش شما در لحظات حال و اکنون میشود .
بدی دیگران را به زباله دان تاریخ بفرستید شما شایسته خوبیها هستید . اندیشه و قلب خود را پر از خوبیها و مثبتها و نعمتها کنید . و شاهد آرامش باورنکردنی باشید .
معجزه در درون ماست . دنبال معجزه نگردید . معجزه خود ما هستیم .
مولانا میفرماید:
ای نسخه ای نامه ای الهی که تویی ای آینه ای جمال شاهی که تویی
بیرون زتونیست آنچه در عالم هست از خود بطلب هرآنچه خواهی که تویی
سلام. صبح زیباتون بخیر
پرسیدن در سکوت مشکل دارند و مدام دلشون میخواد صحبت کنند.
پاسخ :
سکوت ،فلسفه ای بسیار زیبایی دارد . توصیه میکنم در مورد سکوت تحقیق کنید . سکوت تنها راه رسیدن انسان به آرامش است .
نوعی توکل خاص می طلبد . درواقع شما باید متکی کامل به خداوند بشید و همه چیز را خیر و صلاح خودتون بدونید . و مدام ذکر بگید که من یکسال در حال شنیدنم . من قصد دارم یکسال فقط بشنوم . این تمرین یک سال ضمیر ناخوداگاه شما را پاکسازی میکند و از طرفی هم باید روی ورود افکار بد هم تمرکز کنید .
یعنی مدام ذکر بگید همه چیز در دنیا برای من خیر مطلق است و خداوند صلاح منو در این اتفاق دیده است . با اینکار پذیرش شما از وقایع بالا میره و مدام به خودتون اطمینان میدید که ان مع العسر یسرا . این جمله کولاک میکند و تمام انرژی شما بجای تمرکز روی منفی ها . شما را متمرکز روی مثبت ها و نعمتها میکند . و تنها راه رسیدن به آرامش واقعی . تمرکز روی مثبتهای انسان ها و نعمتهای خودتون و تمرکز روی درست کردن منفی هاتون هست .
این راز بزرگ آرامش را جدی بگیرید و تفکرکنید .
آرزوی موفقیت شمما را دارم . خوشحال میشوم از روند پیشرفتتون مطلع باشم . یا حق
در زمانه ایی که همه همزمان با هم سخن می گویند و هیچکس حاضر به شنیدن صداو درد دیگری نیست . چرا مات و مبهوت ایستتاده ای ؟
لحظات عمر به سرعت میگذرد . باید باور کنید که کسی گوش شنوای ما نیست و کسی حاضر نیست بخاطر ما کوچکترین تغییراتی را در خود ایجاد کند . باور کنید که قانون زندگی ،قانون انتخاب است .
منتظر نباشید که انتخاب شوید. شما اشرف مخلوقات هستید و باید انتخاب کنید . گاهی فراموش میکنیم که خوبی اگر همراه با از خودگذشتگی صرف باشد و خداوند را در نیت مد نظر نداشته باشیم . بزرگترین خطای عمر را انجام داده ایم .
کار برای غیر خدا ، بجز ایجاد توقعات درونی ما حاصلی ندارد . کاش یاد بگیریم طرف حساب را تغییر دهیم. کاش تمام کارهای خوبمون فقط برای رضای خداوند باشد .
چقدر آرامش دارند انسانهایی که دنبال رضایت او هستند . نه رضایت اشخاص .
چقدر خوب جواب خوبیهای بی نیتمون رو میگیریم ولی باز توبه نمیکنیم . از جان مایه میذاریم برای شخصی …اما زمانی نمیگذرد که چنان پاسخ میدهند که…. ادم مبهوت نا مردی ها می مااند . اما این قانون است . کاش بفهمیم که دنیا جای اعمال خوب با نیت رضای خداست . نه رضایت دوست و فامیل و همسرو…
پاسخ این قانون هم زیباست چون به محض لحاظ کردن نیت رضای خدا مردم با سپاس تر و قدردان تر میشوند چون بی توقع کار کردی و انتظار تشکر نداری . وقتی تشکر میبینی بیشتر آرامش به سمتت میاد .
خدایا کمک کن ما جز تو هادی و راهنمایی نداریم . رسیدن به مقام رضای تو آرزو و کمال یک انسان است .
خدایا مرا لحظه ای به حال خود رها مکن. آمین یا رب العالمین
سخت ترین کاردنیا قطعا حرف نزدن در زندگیست .
اما پاداش این سکوت در دنیا مثل معجزه ای عجیب است که فقط برای انسانهایی رخ میدهد که فقط نظاره میکنند . در دین ما هم مکررسفارش شده به بیشتر دیدن و کمتر سخن گفتن . این تنها راز رسیدن به آرامش است .
سکوت با فلسفه ، بسیار سخت . اما بسیار کاربردی در رسیدن به آرامش . این تمرین هرروز مکرر تکرار میشود و شاید سختی این تمرین همینجاست . چون هرروز وزنه ای سنگین تر مقابل راهمون میاد . این سختی قابل انتخاب است . اگر درگیر این سختی شویم . سختیهای دیگر رنگ میبازد .
ما در دنیا فقط حق انتخاب داریم . واین معجزه است که من خودم تعیین کنم نوع سختی را .
ائمه ای ما آخرت را انتخاب کردند و د ر دنیا انواع و اقسام سختیها را متحمل شدند . پس انتخاب سکوت ،میتواند تبدیل شود به یک تفریح . و نظاره کردن دیگران .
سکوت برای من زیباترین تمرین و سختی دنیاست . و اگر این راز بزرگ را نمی یافتم هرگز به آرامش نمیرسیدم . و هرگز خود را نمی شناختم .
دارایی بزرگیست سکوت زیبا . امیددارم خداوند مارا به فلسفه ای سکوت برساند.
تنها راه رسیدن به شناخت خود —–>> سکوت درست است .
فلسفه ای سکوت ——->> فرصت دادن به ضمیر ناخود آگاه برای پیدا کردن هیجانات درونی است .
تا هیجانات درونی را نشناسی نمی تونی باهاش کنار بیای . باید شناسایی کنی که کی خشم داری . کی حسادت کردی . کی داری حرف نا حق میزنی . کی داری عصبی میشی . تا خودت رو نشناسی آرامش سراغت نمیاد .
برخلاف تصور عامه ای مردم که فکرمیکنند باید حرف بزنند تا آرام شوند . تنها راه رسیدن به آرامش واقعی سکوت درست است .
سکوت درست چند ویژگی دارد :
- با حس خوب همراه است . —–>> یعنی در شرایط سخت باید احساست رو خوب نگه داری. نه وقتی همه چیز بروفق مراد است . پس هروقت بتوانی در شرایط و اتفاقات سخت زندگی —->> به خودت اطمینان بدهی که در بهترین شرایط هستی . در اینصورت پله ای اول را طی کرده ای .
- باورهات را باید با پذیرش موقعیت به خوبی به نمایش بذاری .
- همه ای آدمها نقص دارند . هم باید نقص خودت رو بپذیری و هم نقص دیگران را .
- باید به این باور برسی که تمام اتفاقات —-> خیر مطلق است و بس .
- سکوتت باید پر از نگاه یار باشد . یعنی مدام ذکرت این باشد که خدا هرگز دیر نمیکند.
- بایدبه این باور برسی که دنیا جای راحتی و لذت بردن نیست . بلکه اتفاقا آمیخته با سختی و تلاش است و بدون سختی و تلاش به چیز ی نمیرسی .
- ان مع العسر یسرا —->> ذکر روزانه ات این باشه که حتما حتما حتما حتما به همراه هر سختی آسانیست . این وعده ای خداست .
- دنیای زیبای کودکان را خوب تماشا کنید و به کودکی باز گردید . آن هنگام بی پروا می خندید ودر آرامش کامل زندگی خواهید کرد.
- آنها در هنگام بازی و خوردن در زمان حال هستند . با دقت به خوراکی خود خیره میشوند و به خوبی آن را می جوند و مزه مزه میکنند . به خوبی لمس میکنند. آنها در این لحظات هرگز به گذشته و آینده فکرنمی کنند. آنها فقط بازی می کنند.
- به راحتی نظر می دهند و دعوا میکنند و به راحتی می بخشند و دوستی می کنند.
- آنها هرگز خاطره ای تلخ بازی قبلی خود را بازگو نمی کنند بلکه باز تجریه می کنند .
- آنها همه چیز را با دقت می نگردند و به اعمال دیگران توجه دارند . و درست مثل والدین خود رفتار میکنند. مگر نه اینکه ما هم باید به رفتار پدر و مادر دینی خود نگاه کنیم و درست مثل آنها زندگی کنیم .
- آنها متوکل هستند به والدین خود . نداری و فقر را متوجه نمی شوند چون به والدین خود مطمئنند. آیا ما به خدای خود اینقدر توکل داریم؟
- آنها هرگز کینه به دل نمیگیرند . بارها تلاش مبکنند تا راه رفتن و حرف زدن را بیاموزند.و از تلاش خسته نمی شوند .زیرا می دانند تلاش های آنها لبخند والدین را به همراه دارد . ما چقدر دنبال لبخند ائمه هستیم ؟؟؟چقدر تلاش میکنیم ؟؟
- آنها برای رسیدن به اهداف خود از واسطه ها کمک میگرند ..مادربزرگ و پدربزرگ خود را واسطه میکنند تا از والدین خود به نتیجه برسند . ما چقدر متوسل به دردانه های خداوند میشویم ؟
شخصیت عصبی ۱۰ ویژگی دارد:
1⃣کوششی در جهت درک واقعیت و کشف حقیقت ندارد.
2⃣مسئولیت را به اندازه نمی پذیرد یا بیش از حد مسوول است یا کمتر از حد.
3⃣با وقت و زمان مشکل دارد یا در گذشته زندگی میکند یا نگران آینده است.
4⃣با مسائل احساسی و عاطفی، مخصوصاً موضوعات جنسی مشکل دارد
اصولا حتی با وجود داشتن میل جنسی زیاد،در عمق وجود خود احساس بدی راجع به رابطه جنسی و جنس مخالف دارد.
5⃣برخورد نادرست با موضوع خشم خود دارد
يا بصورت خوردن و کنترل خشم است يا بصورت رفتار عصبانیت .
6⃣مشکل حرمت نفس دارد
خود را موجودی خوب و دوست داشتنی نمیداند.
7⃣مشکل اعتماد به نفس دارد
یعنی با خودش میگه من نمیدونم و یا با وجودیکه میدونم نمیتونم.
8⃣با موضوع های قدرت و آبرو مشکل دارد.
9⃣افرادي بسیار وابسته هستند
کوششی در جهت اندیشه و احساس مستقل داشتن از دیگران نمیکنند.
????موضوع محبت و دوستی و عشق بزرگترین گرفتاریشونه
مثلا ممکنه باور داشته باشند که محبت و عشق یک بازی یا فریب بزرگ است یا اگر محبت کسی را بخواهند آن را بصورت انحصاری و همیشگی و مطلق و یاحتی در حد فداکاری انتظار دارند
لذا اگر مثلاً شریک زندگیشون برادرشو دوست داشته باشه،
اونها احساس حسادت میکنند.
اعتماد به نفس ،مستلزم داشتن باور و احساس “می توانم “است.
در بیان جمله ها و تلقینات مثبت دقت کنید که به واژه های منفی اشاره نشود.مثلا نگویید: من اصلا خجالتی نیستم و دچار اضطراب نمی شوم. بلکه بگویید: “من می توانم با دیگران در کمال تسلط و آرامش ارتباط برقرار کنم.”
مهم تر از تلقینات مثبت ،این است که مدام به خود تلقین منفی کنید .وقتی مدام بگویید: این کار من نیست،نمی توانم از پس این کاار بربیاییم .نمی توانم …..”
شما باید در طول روز مراقب نوع جملاتی که برای خود استفاده می کنید باشید.
نمونه های از تلقینات منفی:
- می دانم حتما خرابکاری خواهم کرد.
- من همینم که هستم .
-من نمی توانم این وضعیت را تحمل کنم .
-دست خودم نیست از کوره در میرم نمیفهمم.
تلقینات مثبت:
–من می توانم به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کنم .
– من می توانم جلوی جمع با تسلط صحبت کنم .
– من می توانم بر خشم خود غلبه کنم و روزز به روز بهتر بشوم.
– من می توانم مستقل باشم .
برای خودتان براساس نیاز هاا و خواسته هایتان جملات مثبت گزینش کنید.
منبع :اعتماد به نفس ،کلید موفقیت .نوسنده :سید مجتبی حورایی
دیدگاه کانت
برای روشن شدن دیدگاه کانت، ابتدا معنای نیت و ارادهي خیر بررسی ميشود؛ و در پایان معنای تکلیف و رابطهی آن با نیت، قوانین و اصول اخلاقی را بيان مينماييم.
نیت
«نیت فعل اخلاقی» در نظریهی کانت جایگاهي ویژه دارد. میتوان گفت کانت از جمله معدود صاحبان مکاتب اخلاقی است که به لایهای دیگر از فعل اخلاقی پرداخته؛ و آن «نیت فعل اخلاقی» است.
از نظر کانت نیت نقشی بنیادین در مطابقت فعل با فعل اخلاقی و توصیف آن به اخلاقی بودن دارد و هیچ فعلی را به صرف اینکه آن فعل در شمار افعال اخلاقی قرار میگیرد نمیتوان اخلاقی دانست، بلکه شرط اصلی و مطلب مهم، نیت است. او معتقد است کاری دارای ارزش اخلاقی است که علاوه بر ظاهر اخلاقی، از جهت نیت هم شرایطي خاص داشته و به این صورت باشد که فقط به نیت ادای تکلیف عقلانی و قانون وجدان انجام شود.
اگر کاری مطابق با وظیفه باشد، ولی فاعل آن نیتی غیر از ادای تکلیف داشته باشد، از حیطهی کار اخلاقی خارج شده و فاقد ارزش اخلاقی است.
از دیدگاه این مکتب هیچگونه نیتی غیر از نیت ادای تکلیف برای فعل اخلاقی قابل قبول نیست و انگیزههای دیگر هرچه باشد - عواطف انسانی، خدمات اجتماعی، رسيدن به پاداش، ترس از مجازات و حتی بهرهمندی از کمال - مانع میشود که کار وجههی اخلاقی داشته باشد.کانت در خصوص اینکه پاداش و مجازات نباید انگیزهی کار اخلاقی باشد چنین میگوید:
صفحات: 1· 2
دعا از منظر روانشناسی
روانشناسان به این حقیقت پی برده اند که نماز (دعا و نیایش) فریاد فطرت طبیعی است و تربیت نسل نمازگزار، یعنی بیدار کردن فطرت ها. خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: همانا انسان، حریص آفریده شده است. وقتی شرّی به او رسد، فریاد می کشد و جزع می کند و هرگاه خیر و نعمتی به او رسد، بخل می ورزد مگر نمازگزاران.(معراج .آیه 20تا23)
روانشناس معروف دیل کارنگی در مقاله ای در رابطه با این موضوع می نویسد : «امروز جدیدترین علم ها همان چیزهایی را تعلیم می دهد که پیامبران تعلیم می دادند. چرا ؟ به علّت این که پزشکان روحی دریافته اند که دعا و نیایش و نماز و داشتن یک ایمان محکم به دین؛ تشویش، هیجان و ترس را که موجب بیشتر ناخوشی های ماست را برطرف می سازد. ایمان مذهبی به طور قطع عالی ترین وسیله معالجه غم و نگرانی است». از نظر ایشان نیایش به معنی پذیرفتن ضعف و سستی نیست و دعا جای عمل را نمی گیرد و شخص را بی نیاز از آن نمی کند بلکه انسان باید تمامی تلاش خود را بکند و شرایط استجابت دعا را فراهم آورد.
الکسین کارل می گوید : «نیایش و تضرع و طلب استعانت گاهی یک حالت کشف و شهود و آرامش درونی و بدور از محسوسات در انسان به وجود می آورد؛ نیایش پرواز از روح به سوی خدا یا حالت پرستش عاشقانه نسبت به جدایی از اوست که معجزه حیات را آفریده است، و بالاخره نیایش نمودار کوشش انسان است برای ارتباط با آن وجود نامرئی که آفریننده عقل کل، قدرت مطلق و خیر مطلق است
همه انسانها «هلوع» هستند، هلوع یعنی شدت حرص، یعنی حرصشان و آزمندی هایشان پایان ندارد و هنگامی که در برآوردن خواسته ها با موانع و تجارب ناخوشایند مواجه شوند، زود بی قرار می شوند. (رفیع، جلال، نماز زیباترین روح پرستنده، تهران: اطلاعات، 1369)
موفقیت یک اتفاق نیست بلکه یک سفر بلند مدت است …
انسان های موفق تصمیمات زیادی نمیگیرند . بلکه همان تصمیمات کم را مدیریت میکنند ……و نکته ای بسیار مهم این است که آن را هر روز مدیریت میکنند .نه گاهی اوقات .
پس ثبات قدم در راه رسیدن به پیشرفت مهترین اصل زندگی انسانهای موفق است .
درواقع اگر ما برای خود برنامه ایی نداشته باشیم . هرگز عالم و کائنات و انسانهای دیگر کاری برای ما نخواهند کرد . پس بیشتر از آنکه تصمیم بگیرید عمل کنید.
زندگی کوتاه این دنیا ….باعث خواب غفلت ما شده است. کاش در این روزمرگی ها به دنبال یافتن خود باشیم .
دوران عمر خود را در رسیدن به یک نقطه باید بگذرانید . که جالب است نقطه ای شروع و پایان زندگی ما آدمها یک جاست . انا لله و انا علیه راجعون .
ما از خداییم و بسوی خدا بازمیگردیم .
در این سفر .گم کردن مسیر به انتخاب خود ماست .
انسانها با انتخاب های خود به هدف نزدیک یا دور میشوند .
در این مسیر بدون راهنما به کدامین سو میخواهی بروی ؟؟/؟؟؟؟؟
راهنماهایی انسانها در تمام تاریخ یک نکته ای مهم را اعلام کرده اند ::: برای به خدا رسیدن باید خودرا بشناسی و اعمالت را باب دل معشوق کنی.
معشوق ما چه نکاتی را از ما می خواهد ؟؟؟؟/
آیا ما دفترچه ای راهنما برای شنیدن درخواست معشوق داریم ؟؟؟
قال علی علیه السلام :
مَنِ اتَّخَذَ قَولَ اللهَ دَلیلًا ، هُدِیَ اِلَی الَّتی هِیَ اَقوَم .
هر کس که سخن خدا را راهنمای خود بگیرد ، به استوارترین راه ها هدایت می شود .
نهج البلاغه خطبه 147
قال علی علیه السلام :
ما جالَسَ هذَاالقُرآنَ اَحَدٌ الّا قامَ عَنهُ بِزِیادَةٍ اَو نُقصانِ؛ زِیادَةٍ فی هُدًی اَو نُفصانِ مِن عَمًی .
هیچ کس با این قرآن همنشین نشد ، مگر آن که چون از نزد آن برخاست با فزونی و کاستی همراه بود؛ فزونی در هدایت، و کاستی ازکوردلی . نهج البلاغه خطبه 176
اهمیت خود شناسی
اهمیت خودشناسی به سبب نتایج آن است، به عبارت دیگر اهمیت خودشناسی به سبب نقشی است كه خودشناسی در تحقق كمال انسان دارد. برخی روایات در اهمیت خودشناسی عبارتند از:
امیر المؤمنین - علیه السلام - می فرماید:
«معرفه النفس انفع المعارف»[1]
خودشناسی سودمندترین دانشهاست.
همچنین می فرماید:
«غایه المعرفه ان یعرف المرء نفسه»[2]
نهایت معرفت آن است كه انسان خود را بشناسد.
و باز می فرماید:
«نال الفوز الاكبر من ظفر بمعرفه النفس»[3]
كسی كه به شناخت خود دست یابد به بزرگترین رستگاری و پیروزی رسیده است.
آن حضرت در جایی دیگر می فرماید:
«افضل الحكمه معرفه الانسان نفسه»[4]
بزرگترین حكمت آن است كه انسان خود را بشناسد.
نقطه مقابلِ خودشناسی، خود ناشناسی است كه به عقیده امیر المؤمنین - علیه السلام - بالاترین و بزرگترین جهل است. چنانكه می فرماید:
«اعظم الجهل جهل الانسان امر نفسه»[5]
بزرگترین نادانی خود ناشناسی انسان است.
و همچنین می فرماید:
«كفی بالمرء جهلاً ان یجهل نفسه»[6]
در جهل انسان همین بس كه خود را نشناسد.
بنابر این بی تردید آثار بزرگی بر خودشناسی مترتب است و چون مهمترین هدف زندگی در نزد معصومین، معرفت و طاعت خداوند و تقرب به اوست، آثار خودشناسی را باید در ممكن ساختن معرفت پروردگار و تقرب به او جستجو كرد
کسی که خدا ترس بود ،خداوند دیگران را مقهوراو میگرداند و کسی که از خدا نمیترسد ……….>>خداوند او را از هرچیزی میترساند .(بحارالانوار.ج69.ص406)
پس ما از خدا نمیترسیم که مدام ترسهای عجیب و غریب داریم .
ترس از خدا یعنی چی ؟ یعنی تمام اعمالمون برای رضایت خداوند باشد . یعنی عبادتش کنیم . یعنی زندگی کوتاه است باید به سر منزل مقصودرسید .. یعنی ما از خداییم وبسوی او باز میگردیم .
انا لله و انا علیه راجعون .
ما وقتی از کسی میترسیم . به حرفهاش گوش میدیم وعمل میکنیم . آیا ما اعمالمون بر اساس ترس از خداست ؟
آیا ما بی منت میبخشیم .یا انتظار داریم یه جایی از ما تقدیر کنند ؟
آیا ما به راحتی میبخشیم ؟ یا اگر ببخشیم شخص پررووو میشه ؟
آیا ما درست دعا میکنیم ؟ یا فقط دعا میکنیم ؟
آیا ما وقتی چیزی را از دست دادیم ،به راحتی میپذیریم ؟
هرکدوم از اینها نباشه ……..یعنی ما اعمالمون ایرادی دارد .دردها و رنجهای عالم را دوست داشته باشید .چرا ؟
{ به استناد سخن رسول ص به ابوذر: ای ابوذر دنیا برای مومن زندان است و برای کافر بهششت است ،هیچ مومنی شب را جز با اندوه سحر نمیکند .
وقتی این احساس در مومن زنده باشد توقع ندارد به اودر دنیا خوش بگذرد .}(ره توشه .ص156.مصباح یزدی )
همیشه ما وقتی بدترین حالت ممکن را در نظر میگیریم تحمل و انگیزه هامون بالاتر میره . برای مقابله با ترسها باید ترس را نوشت و مانند فیلم سینمایی تا انتها رفت .درواقع باید سناریو بنویسید . با جزییات با نوشتن ذهن آمادگی پیدا میکنه برای رویارویی با ترس . درکتابهای مختلف روانشناسی نوشته شده : ترس تو ،شیر را درنده میکند .
پس با ترسهاتونروبرو بشید .
برای زندگی اصلی خودتون در آخرت ، خدا ترس باشید . و به لقای یار فکرکنید .
دانلود pdf صدکلمه در معرفت نفس
هاله های انرژی——1- بتا 2- تتا 3- دلتا 4 - آلفا
بتا : انرژی ضعیفی دارد . توانایی انجام کارش کم است . در زمانیکه استرس دارید و یا سخت کار میکنید در این وضعیت قرار دارید.و هیچ توامندی ندارید و فرکانس بالای 30 نوسان در ثانیه است .
اگر دقت کنید ما بیشترین زمان عمرمون رو در حالت بتا هستیم
به همین علت معمولا به کارهامون نمیرسیم . وشکایت از کوتاهی زمان داریم .
تتا:زمانیست که شما خواب آلوده ایی و گیج هستی و خواب میبینی .فرکانس 5 تا 7 نوسان در ثانیه است
3- دلتا : نیم تا 4 فرکانس در ثانیه است و خواب عمیق بدون رویا را گویند
4- آلفا : شرایطی که ارام هستید .انرژی فوق العاده بالا و توانایی انجام کار بسیار بالاست .
پس هر چه آرام تر باشی ——»در آلفای عمیق تری هستی .
پیشروی بسوی اهداف همواره چالشبرانگیز است. همهمان بدنبال سلامتی بهتر، حرفه بهتر و شغل بهتر هستیم تا تاثیر خوشایندی بر اطرافیان خود داشته باشیم. در عین حال برای دستیابی به اهداف و استفاده مفید از وقتمان نیاز به داشتن تعهد قلبی، پیگیری مداوم و کار سخت داریم. با تمرینهای مشخصی که روزانه انجام میدهیم، بهترین نمود را از خودمان خواهیم داشت. در اینجا مواردی را بیان میکنیم که با انجام آن بصورت روزانه، اطمینان حاصل میکنید که به اهدافتان خواهید رسید.
۱ . استفاده از مشارکت دیگران
پر واضح است که باید برای کارهایی که بدانها تعهد دارید پاسخگو و مسئولیتپذیر باشید. همه اطرافیان خود را درگیر کنید، با آنها صحبت کنید و توضیح دهید که چگونه میتوانند شما را در رسیدن به اهدافتان یاری دهند. در این حالت، احساس میکنید که در برابرشان به همان اندازه خودتان مسئولیت دارید و باید پاسخگو باشید. با تشکیل گروه و مشارکت دادن دیگران، انگیزه بیشتری برای نیل به اهدافتان پیدا میکنید. برای مثال اگر میخواهید بیشتر مطالعه کنید، سعی کنید در یک کلوب عضو شوید، اگر میخواهید کارآفرین بهتری باشید، به یک انجمن کارآفرینی بپیوندید.